حضرت آیت الله قرهی(مد ظله العالی):
✍?اگر میخواهید محرمتان، محرم خوبی باشد، هر روز به وجود مقدّس آقاجان تسلیت بگویید. آن آقایی که در زیارت ناحیه مقدسه فرمود: «فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً» صبح و شام ندبه میکنم. میدانید ندبه با گریه معمولی فرق میکند. ندبه، فغان و فریاد است. ریشه ندب، در لغت به معنای کسی است که ضجه میزند. میفرمایند: ضجه میزنم، «وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً» و به تعبیری خون گریه میکنم.
▪️به آن حضرت هر روز تسلیت بگو. آجرک الله یابن رسول الله. باور کنیم هیچ احدی در عالم درک محرم و عاشورا و مصائب ابی عبدالله را مثل خود آقاجانمان، حضرت حجّت ندارد. لذا به آقا تسلیت بگوییم و با دعای سلامتی بگوییم: آقا سرت سلامت.
✨آن آقایی که میآید انتقام بگیرد، کجاست؟ «این الطالب بدم المقتول بکربلا؟».
?از حضرت بخواهیم محرّم ما را، محرّم درست قرار بدهد .
راه رسیدن به حیات برتر #فکرکردن است
⭕️ برخی از سبک زندگیها قدرت تفکر انسان را میسوزاند؛ مثل قمار، شراب، موسیقی و هرزگی
⭕️ آیا مفاهیم خوبی مثل آزادی، اخلاق یا قانون، میتوانند مؤثرترین مفهوم در حیات بشر باشند؟!
⭕️ باید تشخیص دهیم در بین همۀ مفاهیم و حرفهای خوب، کدامش بهتر است؟
⭕️ وقتی توانستی به حرفهای خوبِ نابهجا کفر بورزی، به خدا میرسی
⭕️ ابلیس دائماً انسان را با حرفها و مفاهیم خوبِ نابهجا، فریب میدهد
________________
#استاد_پناهیان:
?قرآن کریم دربارۀ انسان میفرماید: «إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديد» (عادیات/8) یعنی انسان برای دوستداشتنِ خیر(چیزی که آن را برای خودش خوب میپندارد) خیلی شدید است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: این خیری که انسان خیلی شدید به آن علاقه دارد، حیات است(…يَعْنِي حُبِّ الْحَيَاةِ؛ تفسیر قمی/2/439)
?انسان شدیداً به حیات علاقه دارد، منتها اگر یکمقدار چشمش باز شود، این علاقۀ شدیدش به حیات، ارتقا پیدا میکند به علاقۀ شدید به «حیاتِ برتر» منظور ما از حیات برتر، همان چیزی است که در قرآن تحت عنوان #حیات از آن یاد شده است. چون هر کسی که از این #حیات برخوردار نباشد، قرآن کریم اساساً او را «مُرده» میداند؛ البته مردهای که راه میرود! حیات برتر این است که چشم دل انسان باز باشد، بیشتر بتواند لذت ببرد و قدرت، اراده، فهمِ قوی و حکمت داشته باشد.
?ما دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر هستیم؛ هم در حیات حداقلیِ بشر و هم در حیات حداکثریِ بشر. شما فکر کنید که آیا مفاهیمی مثل «آزادی» یا «قانون» یا «اخلاق» یا «حقوق بشر» میتوانند بهعنوان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر تلقی شوند؟
?اخلاق و آزادی و قانون، مفاهیم خوبی هستند، اما باید دید که اینها در تأثیرگذاری در حیات بشر، چه رتبهای دارند؟ اینهمه در دنیا از اخلاق و آزادی دم میزنند، ولی آیا جهان آباد شده است؟! آیا نباید به اینهمه تأکید بر این مفاهیم خوب، شک کنیم؟!
?اگر جای مؤثرترین مفهوم در حیات بشر، یک مفهوم دیگر را که تأثیر و ارزش و اهمیت آن کمتر است قرار دهیم، خودمان را نابود کردهایم. تمام نکبت بشریت در طول تاریخ، بهخاطر این بوده که مفاهیم دیگری را جای مؤثرترین مفهوم مؤثر در حیات بشر گذاشتهاند. لذا باید مراقب مفاهیم خوبی که زیادی به آنها اهمیت میدهند، باشیم.
?باید بتوانیم تشخیص دهیم که در بین همۀ مفاهیم خوب در این عالم، کدامش بهتر است؟ اگر این را تشخیص ندهیم «مُرده» و نابود خواهیم بود! چون ابلیس دائماً انسان را با حرفها و مفاهیم خوب، فریب میدهد. پس باید بتوانی در مقابل حرفهای خوبِ نابهجا بایستی. وقتی توانستی به حرفهای خوبِ نابهجا کفر بورزی، به خدا میرسی.
?حضرت امام(ره) میفرمود: اگر آمریکا الاالهالاالله هم بگوید ما از او قبول نمیکنیم(صحیفۀ امام/15/339) یعنی ما فریب آمریکا را نمیخوریم. ابلیس چگونه توانست آدم(ع) را فریب بدهد و از بهشت خارج کند؟ او را با مفاهیم خوب، فریب داد. به آدم گفت: «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلی» (طه/120) مگر جاودانگی و پادشاهی و قدرتمندی بد است؟! ابلیس همین امروز هم ما راه با مفاهیم خوب نابود میکند؛ مفاهیم خوبی که جایشان اینجا نیست.
?در روایت هست: عاقل کسی نیست که خیر و شر را از هم تشخیص دهد. عاقل کسی است که بفهمد در بین بدها، کدام بدتر است و در بین خوبها کدام خوبتر است؟ (میزان الحکمه/ح ١٣٦٠٢)
?راه رسیدن به حیات برتر و زندهشدن چیست؟ اگر بخواهیم به این حیات برسیم، باید از تفکر شروع کنیم، یعنی حیات برتر با آگاهی بهدست نمیآید و آموزشدادنی نیست. فکر کنیم که آیا به این حیات نباتی و حیوانی و حداقلی راضی هستیم؟ راه رسیدن به حیات برتر، فکر کردن است. بچهها را از همان دوران مهدکودک باید به فکر کردن وادار کرد. نیاز ما به فکر کردن خیلی بیشتر از نیازمان به آموختن است.
?در روحیات و عادات روحی و ذهنی خودتان، فکرکردن را تمرین کنید. امیرالمؤمنین(ع) این را مکرراً میفرمود: «التَّفَكُّرُ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي الْمَاشِي فِي الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ» (کافی/1/28) یعنی تفکر به دل انسان بینا، حیات میدهد، تفکر موجب میشود در تاریکی، بتوانی با نور، حرکت کنی. البته هم تفکرِ خوب داریم و هم تفکرِ بد. بعضیها وقتی شروع به تفکر میکنند، سراغ منفیبافی میروند و به غم و غصهها و بدبختیهای خود فکر میکنند!
?برخی از سبک زندگیها قدرت تفکر انسان را میسوزاند؛ مانند قمار، شراب، موسیقی و هرزگی. کسی که زیاد بازی کند، دیگر نمیتواند تفکر کند، لذا از رسیدن به حیات، عاجز میشود.
#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
رد پای دنیا دوستی در همه شرارتهای حادثه کربلا نمایان است. کربلا نشان داد که چگونه هرگاه پای دنیا در میان باشد قدمها در دشمنی با امام قدرت می گیرد. یکی از جلوه های دنیا دوستی حُبّ ریاست است. امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ طَلَبَ الرِّئاسَةَ هَلَک؛ کسی که دلباخته ریاست باشد هلاک می شود»[1]
عمر سعد یکی از قربانیان این خواسته مهلک بود.
زیارت عاشورا
بد ترین تجارت تاریخ
عمر سعد به حکمرانی ری منسوب شده بود. آماده حرکت به ری بود که خبر حرکت امام حسین (ع) به ابن زیاد رسید. عبیدالله بن زیاد او را واداشت تا قبل از رفتن به ری با امام حسین (ع) بجنگد. عمر راضی به این کار نبود اما عبیدالله بن زیاد او را تهدید کرد که اگر با امام حسین (ع) نجنگد باید فرمان حکومت ری را پس بدهد.
عمر از ابن زیاد شبی را فرصت خواست تا اندیشه کند. آن شب، نزدیکان خود را جمع کرد و با آنها مشورت نمود. همه او را از این کار بازداشتند با این حال تا صبح فکر کرد و در نهایت تصمیم گرفت به جنگ با امام حسین (ع) برود. صبح هنگام به قصر ابن زیاد رفت در حالیکه اشعاری را زمزمه می کرد:
آیا حکومت ری را واگذارم که نهایت آرزوی من است،
یا بازگردم گناهکار با کشتن حسین
در کشتن حسین دوزخی است که مانعی از آن نیست
ولی حکومت ری هم نور چشم من است
او با امام حسین (ع) بیگانه نبود. او خوب می دانست با چه شخصیتی می جنگد اما آنچنان شیفته ریاست بود که برای به آغوش کشیدنش بار سنگین ترین گناه تاریخ را به جان پذیرفت. هر چند عمر در آغاز راه دچار تردید شده بود اما در صحنه زشتکاری در صف اول جنایتکاران ظاهر شد و زشت ترین نمایش ممکن را ارائه نمود.
او دستور داد آب را به روی اهلبیت رسول خدا (ص) بستند
همچنین به دستور عمر سعد بود که پس از شهادت حضرت سيدالشهداء (ع)، بر بدن مطهرش اسب تاختند
پس از آنهمه جنایت که در حق خاندان رسول خدا (ص) انجام داد در نهایت دستش از حکومت ری نیز کوتاه شد. بی تردید عمر سعد بدترین معامله ی تاریخ را رقم زد تا بهترین مصداق «خَسِرَ الدُّنْیا وَالاْآخِرَةَ» باشد.
سید مهدی خدایی
موج همراه