ذهن کودکان تروتازه و شاداب است. آنها جسور هستند و احساساتشان از
طریق فشارهای اجتماعی سرکوب نشده است. به جهان با شگفتی مینگرند و مانند بعضی بزرگترها پاکی و معصومیت خود را از دست نداده اند.
با کودکان درباره مسائل مختلف صحبت کنید تا با نقطه نظر ساده و بی آلایش آنها آشنا شوید. اگر میخواهید مشکلی را حل کنید، نظر آنها را نیز جویا شوید. عقاید آنها شما را به تعجب وا میدارند. آنها قصد تاثیرگذاری در دیگران را ندارند
و همه چیز را تنها با اتکا بر پاکی و صداقت بیان میکنند. از سوی دیگر با افراد سالخورده و مسن نیز مشورت کنید. آنها مدتها پیش با تمام این مشکلات مواجه شده اند و با آن دست و پنجه نرم کرده اند. تجربیاتشان آنقدر سودمند و با ارزش است که هیچ قیمتی را نمیتوان بر روی آن گذاشت.
پس آنها را دست کم نگیرید، با دیدگاههایشان نسبت به زندگی آشنا شوید و از آنها درس بگیرید. قطعاً شما را به سوی جهت مناسب هدایت میکنند و از مشکلات در امان خواهید بود.
پژوهشها نشان میدهند که اعتماد به نفس میتواند در میزان رضایت از رابطه زوجها تأثیرگذار باشند. زمانی که نسبت به خودتان احساس بدی دارید، دائماً سعی میکنید در رابطه تائید و امنیت طلب کنید. تائید شدن و احساس امنیت خوب است اما نه زمانی که شما آن را با ترس و پافشاری زیاد بخواهید. این مساله هم به شما آسیب میزند و هم طرف مقابل را خسته میکند.
همچنین کمبود اعتماد به نفس تصور شما را از شریک زندگیتان تغییر میدهد. این احتمال وجود دارد که بخاطر ضعف در باورهای خود احساس کنید از سوی دیگری تهدید میشوید. همیشه نگران هستید که او ترکتان کند، دوستتان نداشته باشد و رابطههای موازی را شروع کند. در بدترین حالت دچار شک و تردیدهای بیمارگونه میشوید و طرف مقابل را آزار میدهید. در این وضعیت حساسیتهای رابطه بیشتر میشود و شما کاری میکنید که شریک زندگیتان هم به اندازه شما در این رابطه احساس امنیت نکند.
بخاطر کمبود اعتماد به نفس شما همیشه مضطرب و نگران هستید، بخاطر هر مساله سادهای در زندگیتان وحشتزده میشوید، خود را لایق زندگی نمیدانید، ازآن لذت نمیبرید و باور نمیکنید که یک نفر دوستتان دارد. ممکن است جلوی آینه بایستید و از ظاهرتان شرمنده شوید، و یا خود را بخاطر افکار و احساساتتان سرزنش کنید.
دکتر:انوشه
گفتاری از آیت الله میرباقری؛
شهید بلای الهی را تحمل می کند تا خود و دیگران را به مقصد برساند
شهید به حدی به حقایق قدسی عالم «غیور» می شود که نمیتواند ببیند که این حقایق در پرده بماند و دیگران در حجاب از این حقایق باشند.
شهید بلای الهی را تحمل می کند تا خود و دیگران را به مقصد برساند
شهید به حدی به حقایق قدسی عالم «غیور» می شود که نمیتواند ببیند که این حقایق در پرده بماند و دیگران در حجاب از این حقایق باشند. بنابراین شهید آن کسی است که بلای الهی را تحمل می کند تا هم خود به مقصد برسد و هم دیگران را به مقصد برساند. جان خود را میدهد و هم همه عزیزانش را به رنج میاندازد تا حجابهایی که بر حقایق عالم افتاده است برای دیگران نیز برداشته شود…
شهدا هم می خواهند خود توحید را دریافت کنند و از غیبت جدا شوند و بیگانه با شرک شوند، هم اینکه نمیتوانند بپذیرند که کفر و شرک و فساد و بیخدایی را در عالم تحمل وجود داشته باشد. این فرق شهدا با سالکینی است که به دنبال سلوک خودشان هستند.
شهدا هم می توانستند سلوک شخصی را انتخاب کنند اما چون نسبت به حقیقت غیور هستند برداشته شدن پرده حجاب از روی حقایق را طلب می کنند.
شهدای عزیزی که فداکارانه به دور از مرزها میروند و از مکتب اهل بیت(ع) دفاع میکنند، خیلی قیمتی هستند؛ برای اینها فرق نمیکند که کجا بروند از اسلام دفاع کنند؛ آنچه برای آنها موضوعیت دارد، دفاع از جبهه حق، دفاع از اسلام و دفاع از مکتب تشیع است.
اینها شهدای ناب و ویژهای هستند که در جنگ با عدوترین و بدترین دشمنان مکتب اهل بیت(ع) به شهادت میرسند. ما بدتر از داعش و خبیثتر از این جبههٔ متحد با یهود و با کفار و مستکبرین جهان، که نداریم…
اگر مبارزات ما برای رفتن یک دولت به جای دولت دیگر بود و یا رسیدن به رفاه بیشتر در دنیا بود، واقعا نمی ارزید که هیچ انسانی حتی یک قطره از خود را بدهد!
اگر این انقلاب برای این بود که ما آمریکا را زمین بزنیم و به جای آمریکا قدرتمند مستکبر دنیا شویم، آیا می ارزید که یک قطره خون ریخته شود؟
اما واقعا اگر این زحمت معامله با خدا باشد و مزد آن یک قدم زمینه سازی ظهور توحید و ولایت باشد، همه این زحمت ها و سختی ها و رنجهای شهدا و خانواده هایشان می ارزید!
اگرمبارزات ما برای رفتن یک دولت به جای دولت دیگر بود و یا رسیدن به رفاه بیشتر در دنیا بود، واقعا نمی ارزید که هیچ انسانی حتی یک قطره از خود را بدهد!
اگر این انقلاب برای این بود که ما آمریکا را زمین بزنیم و به جای آمریکا قدرتمند مستکبر دنیا شویم، آیا می ارزید که یک قطره خون ریخته شود؟
اما واقعا اگر این زحمت معامله با خدا باشد و مزد آن یک قدم زمینه سازی ظهور توحید و ولایت باشد، همه این زحمت ها و سختی ها و رنجهای شهدا و خانواده هایشان می ارزید!!