اگرمبارزات ما برای رفتن یک دولت به جای دولت دیگر بود و یا رسیدن به رفاه بیشتر در دنیا بود، واقعا نمی ارزید که هیچ انسانی حتی یک قطره از خود را بدهد!
اگر این انقلاب برای این بود که ما آمریکا را زمین بزنیم و به جای آمریکا قدرتمند مستکبر دنیا شویم، آیا می ارزید که یک قطره خون ریخته شود؟
اما واقعا اگر این زحمت معامله با خدا باشد و مزد آن یک قدم زمینه سازی ظهور توحید و ولایت باشد، همه این زحمت ها و سختی ها و رنجهای شهدا و خانواده هایشان می ارزید!!
وقتی گرگ حمله می کند، با صدای بلند حمله میکند؛ و فرصتی برای واکنش دارید; فرار یا مقاومت..
اما وقتی موریانه هجوم می آورد،
از همان ابتدا بی سر وصدا و تنها به جان محصولات می افتد، زمان میبرد تا به هدف برسد.
ایستادن در برابر گرگ، شجاعت میخواهد؛ اما دفع خطر موریانه ها بصیرت…
بصیرت، سواد نیست - بینش است.
بصیرت ; یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر, در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد!
بصیرت; یعنی اینکه نگاهت به “شخص” ها نباشد; بلکه همواره به “شاخص"ها چشم بدوزی!
بصیرت; یعنی اینکه بدانی حتی مسجد ,می تواند “مسجد ضِرار"باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله)آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید!
بصیرت ; یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق منحرف نکند!
بصیرت ; یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را “پی"کنی و همزمان, حرمت حریم رسول الله(صلی الله علیه و آله) را نگه داری!
بصیرت ; یعنی اینکه بدانی جانباز صفین می تواند قاتل حسین(علیه السلام)در کربلا باشد!
بصیرت; یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی نباید از پا بنشینی!
بصیرت ; یعنی اینکه” مالک اشتر"ها را به تندروی و “ابوموسی اشعری” ها را به اعتدال, نشناسی!
بصیرت; یعنی اینکه بدانی “معاویه"ها,به سست عنصرهای سپاهِ علی(علیه السلام) ” دل بسته اند!
بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ,تکرار می شود;نه با جزئیاتش; بلکه با
خطوط کلی اش..
▫️یکی از مواقعی که انسان به دنبال خدا میگردد، احساس توبه به او دست میدهد و صفای باطن پیدا میکند ؛ بعد از سرخوردگی و رسیدن به بن بست است. گویی پس از یک بلای سخت چشم انسان باز می شود. ما باید طوری زندگی کنیم که بدون بلا این حالات را پیدا کنیم و این شدنی است. یکی از راههای آن توجه به بلاهای سهمگین آخرت است.
علیرضا_پناهیان
استاد پناهیان ::
ما باید برای رشد جنبههای تشکیلاتی یک فکری بکنیم. بنده نمیخواهم این مطلب را به نفع هیچ تشکیلاتی عرض کنم؛ نه برای یک حزب، نه سازمان بسیج، نه هیأتها و نه مسجدها! عرض بنده این است که گذشته از اهمیتِ همۀ اینها، ما باید رشد کنیم. پس ما کجا باید رشد کنیم؟! ما کجا آدم شویم؟ در کجا شاخصهای آدمیت را درک کنیم؟ حیف نیست که ما از اوج معنویت باز بمانیم؟! خُب مسأله این است که «تکی نمیشود در اوج معنویت قرار گرفت و حتماً باید یک جمعی باشد» ولی این جمع کجاست؟ پس من در میان کدام جمع رشد کنم؟ یک جمعی را به من نشان دهید!
• هر کسی رفت داخل بسیج و بیرون آمد، باید بگویند: او تشکیلاتی بار آمده است. هر کسی به حوزه رفت و بیرون آمد، باید بگویند «او تشکیلاتی بار آمده است» هر کسی به هیأت رفت و بیرون آمد، بگویند: او تشکیلاتی بار آمده است. اینها جمع هایی هستند که برای ما فراهم هستند.
رحیم پور ازغدی امام خمینی (ره) فرمودند از امریکا نترسید از خودتان بترسید. ما باور نمی کردیم که در دهه چهارم انقلاب و با این سرعت نمایندگان مجلس این گونه ذلیل و پست عمل کنند به گونه ای که یکی از آنها برگشته و می رود بغل آن خانم عکس سلفی بگیرد و یکی با التماس نگاه می کند. در واقع برخورد نمایندگان به گونه ای بود که به نظرم موگرینی ترسیده و با خودش گفته که نکند نمایندگان نسبت به او نظر سو دارند اما او نمی داند که صحبت مردانگی هم نیست که آنها از آن جهت بخواهند برای سلفی گرفتن جلو بیایند.
ین نشان می دهد داخل حکومت خطری متولد شده است در واقع عمر غرب زدگی در داخل حکومت منفجر شده است در واقع امروز شاهد ترس از غرب، عشق به غرب، جدایی غرب مواجه هستیم و این در حالی است که غرب بر سرشان می زند و بعد برایش پارس می کنند و این خیلی خطر بزرگی است.
عمر ما که تمام شد ولی در این یکی دو سه دهه آینده مراقب باشید حکومت نباید به دست این ها بیفتد.
بچه های ما در خلیج فارس کاری کردند که همه کشتی ها که از آنجا عبور می کنند مجبور هستند که مترجم فارسی داشته باشند و با زبان فارسی با ما صحبت کنند بعد از سوی دیگر شاهد آن اقدام از سوی نمایندگان مجلس هستیم.
در چندین مجله اروپایی به خاطر این اقدام نمایندگان به ما خندیدند در واقع پستی و بی شخصیتی مانع بزرگی بر سر راه تمدن سازی نوین اسلامی است.