انقلابیگری از مهمترین مفاهیمی است که از بیش از یک سال پیش، مورد تأکید ویژه رهبر معظم انقلاب بوده است. ایشان ابتدا از «هندسه انقلاب» سخن گفتند و اندکی بعد، از انقلاب به مثابه رودی روان و حقیقتی جاودان بحث کرده و شاخصههای انقلابیگری را تبیین کردند.با این حال، برخی در تفسیر این مفهوم مهم، آن را به بُعد یا مسائل خاصی محدود کردند، حال آنکه انقلابیگری یک مفهوم کلی است که حوزه اطلاق آن مطلق بوده و همه عرصهها و افعال را در برمیگیرد. به عبارتی، انقلابیگری مفهومی است که از همهگیری و شمولیت برخوردار بوده و به همان میزانی که در مبارزه با استکبار، حمایت از مظلومان و مستضعفان و… باید جلوهگر شود، باید در سبک زندگی و معاشرت، در محیط کار، در مصرف بیتالمال و… نیز معیار باشد. افزون بر این، برخی طیفهای داخلی با دوگانهسازی و دوقطبیآفرینیهای کاذب، مانند انقلابیگری عقلانیت و انقلابیگری معیشت، سعی کردند از این مفهوم اعتبارزدایی کرده و توجه بدان را مغایر با منافع مردم قلمداد کنند.
اما در این میان به نظر میرسد که مهمترین مشکل در حوزه انقلابیگری، به مثابه حقیقتی که ریشه در آرمانهای انقلاب اسلامی دارد و عامل قدرتی برای آن محسوب میشود، مشکل تبدیل و وارد کردن آن از حوزه دغدغهها، به حوزه اقدام و عمل است. مقصود اینکه با توجه به اهمیت اساسی اصل انقلابیگری، این مهم باید بیش از هر موضوع در حوزه اقدام و عمل خود را نشان دهد؛ یعنی مسئولان، مدیران، فرماندهان و متولیان امر در همه سطوح بیش از آنکه از ضرورت انقلابیگری بحث کنند، باید نهایت سعی خود را به کار بندند تا به شیوههای انقلابی عمل کنند. طبیعتاً باتوجه به انبوه مشکلات و مسائلی که در کشور وجود دارد، تنها با عزم و اراده انقلابی و عمل به شیوههای انقلابی و جهادی میتوان برای حل این مشکلات چارهاندیشی کرد.
اما با وجود ضرورت این موضوع، عمل انقلابی و جهادی همواره گرفتار برخی مسائل و حاشیههای دستوپا گیر بوده است که ضروری است هرچه سریعتر این موانع و حاشیهها برطرف شوند. از مهمترین این چالشها میتوان از چالشی با عنوان «مصلحت» نام برد؛ به این معنا که در بسیاری از حوزهها به بهانه مصلحت و به نام مصلحت، از عمل به شیوه انقلابی خودداری شده و انقلابیگری در حاشیه قرار میگیرد. حال آنکه، بزرگترین مصلحت کشور در وضعیت کنونی، همانا «انقلابیگری» است، به گونهای که رهبر معظم انقلاب آن را راهحل مشکلات کشور و مسئله اصلی دانستند. در واقع، بخشی از مشکلاتی که در برهه کنونی در کشور وجود دارد، به دلیل نادیدهگرفتن یا عبور از اصول انقلابیگری است، حال آنکه راهحل اصلی رفع همین مشکلات نیز جز انقلابیگری نیست.
به بیان دیگر، در مقابل تلاش طیفهای غربگرا در داخل کشور که معتقد به نگاه به بیرون و اتصال به مدارهای جهانی، برای حل مشکلات کشور هستند و از اینرو، اعتقادی به انقلابیگری ندارند، باید با نصبالعین قرار دادن و عمل به اصول و شیوههای انقلابی، کارآمدی و موفقیت این نگاه در حل مشکلات کشور را به طور عملی به اثبات رساند تا مشخص شود آنچه میتواند کشور را از وضعیت پیچیده کنونی خارج کند و در عین حل مشکلات، ماهیت انقلابی و استکبارستیزانه نظام و انقلاب را نیز حفظ کند، همانا عمل به شیوه انقلابی و جهادی است.
نکته مهم در بحث انقلابیگری نیز این است که آنگاه که از انقلابیگری بحث میشود، باید در عین استفاده از ابزارها و شیوههای صحیح و عقلانی، به شرایط موجود، پیامدها و نتایج کار نیز توجه شود. منظور این است که عمل انقلابی نباید به گونهای باشد که تکلیفگرای محض، آرمانگرای محض و نافی عقلانیت باشد؛ بلکه در انقلابیگری، عقلانیتی ارزشی، همراه با عمل به تکلیف و در عین حال توجه به تحقق اهداف و همچنین، آرمانگرایی واقعبینانه نهفته است و عملی که حاوی این ویژگیها نباشد، یا اینکه چنانچه به گونهای عمل شود که به این موارد توجه نشود، آن اقدام و عمل، مزین به خصیصه مهم انقلابیگری نخواهد بود.
نوشته شده توسط مصطفی قربانی/ سایت انقلابی بمانیم
عباس آخوندی وزیر پرحاشیه و ناکارآمد دولت روحانی استیضاح نشد و در سمت وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم باقی ماند.
به نظرم این بهترین اتفاقی بود که می توانست رخ دهد چرا که در چند ماه پایانی دولت روحانی، صورت رای آوردن استیضاح آخوندی نیز هیچ اتفاق بهتری در تغییر مشی فعلی دولت بوجود نمی آمد و احتمالا فرد پرحاشیه تر و ناکارآمدتری به جا او معرفی می شد.
از طرف دیگر عملکرد ضعیف آخوندی برای مردم و افکار عمومی کاملا روشن است و استیضاح یا عدم استیضاح وی تاثیری در قضاوت مردم نسبت به عملکرد وی ایجاد نمی کرد، اما دستاورد بزرگ امروز این بود که مشخص شود مجلس دهم که بخشی از آن نتیجه ورود «لیست امید»است؛ آن قدر محافظه کار و سیاست باز است که در اوج مشکلات مردم اعم از بلاتکلیفی متقاضیان مسکن مهر تا کشته شدن صدها نفر در حوادث پی در پی جاده ای و قطار؛ تنها به خاطر حمایت سیاسی از دولت روحانی حاضر نیست یکی از ضعیف ترین وزرای وی را استیضاح کند.
امروز روز مهمی بود چون بخش دیگری از روند کسب «تجربه» مردم برای شناخت بهتر افراد و جریان های سیاسی؛ پیشرفت محسوسی کرد و همین انباشت تجربه هاست که به یکباره نتیجه انتخاب های مردم در انتخابات ها را غیرقابل پیش بینی می کند!
امیرحسین ثابتی
عباس آخوندی سال 92 از مجلس رای اعتماد گرفت. می دانید با چند رای موافق؟ 159 رای موافق
او سال 94 توسط نمایندگان مانند امروز برای استضاح به مجلس کشانده شد. اما استیضاح نشد‼️ نکته جالب استیضاح سال 94 این هست که 175 نفر موافق او بودند و مایل بودند که او ابقا شود. یعنی 16 نفر بیشتر نسبت به سال 92 از او حمایت کردند ‼️
اما امروز و در سال 95 این وزیر دوباره به صحن مجلس کشیده شد تا استیضاح شود نکته تاسف بار آنست که اینبار با 176 رای توانست در سمتش ابقا شود
همینکه امروز حسن روحانی نیامد به مجلس تا از وزیرش دفاع کند نشان دهنده این بود که کارها از قبل هماهنگ شده؛ یعنی اردشیر لاری جانی به حسن گفته حله. یعنی استیضاح یعنی کشک یعنی پشم
در نتیجه او توانسته در بخور بخورها شریک گرداند آنهایی را که باید….
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
گرفته سده ازکانال من انقلابی ام
می گویند در قدیم دزد سر گردنه هم معرفت داشت:
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه ی سکه ی مردی غافل را می دزدد
هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است:
خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
اندکی اندیشه کرد
سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند
دوستان دزدش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.
دزدکیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است
من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او
اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.آن گاه من دزد باورهای او هم بودم.
واین دور از انصاف است!
و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند
و هم دزد باورهایشان…!