مقدمه :
در پیمایشهای علمی، آراء منفی به معنای قطعیت رای ندادن مردم به نامزد مورد پرسش است. این مهم، برای رئیس جمهور مستقر که یک طرف رقابت میباشد، بسیار تعیین کننده است.
افزایش روند آراء منفی روحانی :
آراء منفی روحانی در سه بازه (مرداد، آذر و بهمن) روند افزایشی را نشان میدهد. در سه پیمایش علمی، آراء منفی روحانی از 24% در مرداد ماه، به 30% در آذر و 35% در بهمن ماه رسیده. شایان ذکر است که آراء منفی رئیس جمهور مستقر چنانچه به مرز 30% برسد انتخاب مجدد وی را مبهم میسازد و در عین حال آراء منفی رئیس جمهور مستقر اگر به 40% برسد؛ شکست وی را قطعی میکند.
نتیجه :
به نظر میرسد؛گلهمندی مردم از حل نشدن مشکلات، اشرافیت دولتی، بیکاری، عدم صداقت در تحقق وعدهها و رکود همه جانبه، باعث بیاعتمادی و رویگردانی اجتماعی از روحانی شده است. افزایش روند آراء منفی روحانی، مؤید شکلگیری کنش نه؛به وضع موجود در مدیریت اجرایی است. نویسنده: دکتر سراج
َ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ (2/ حشر ) اعلام برائت محمد علی زم از فعالیتهای ضد انقلابی فرزندش-روح الله زم مدیر کانال آمد نیوز
بارها برای روحالله پیغام فرستادم، که در رویهاش تجدیدنظر کند/پیغام فرستاد که دیگر فرزندی به نام روحالله نداری
محمد علی زم :اینکه یک نفر منســوب به من کاری بکند و به دنبال آن در مورد من قضاوت نادرستی شود عملی به دور از انصاف، اخلاق و غیر شرعی است.
مگر هر پسری از پدرش تبعیت میکنــد؟ مگر هر پدری همه فعل و عمل فرزندش را تایید میکند!! هر انسانی در نظام الهی و هســتی برای خودش کارنامه و شخصیت مستقلی دارد، بنده از ابتدا گرایش به اعتدال داشتهام.
البته من فرصت کافی صرف فرزندان خودم نکردهام و ممکن است این نقص از من هم باشد
اساسا با تندروی مخالفم نه پســرم و نه هیچ کس دیگر حــق ندارد با تندروی انقلابی و غیر انقلابی، با حکومتی که در به سرانجام رســیدنش مرارتهای زیادی کشیده شده، مخالفت کند.
بارها برای او پیغام فرستادم، که در رویه خود تجدیدنظر کن و دلخوری هایم را از برخی حرفها و موضع گیریهای او به گوشش رساندند.
جواب داده که بــه پدرم بگویید؛ “او فرزنــدی چون روح الله گذشــته نــدارد و من بر اســاس عقل و تکلیفی متفاوت از گذشته رفتار میکنم"»
روزمان را با قرآن آغاز کنیم
هم افزایی تشکیلاتی و سازمانی یکی از شاخصه های انقلابیگری است
[سوره النور (24): آيه 62]
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (62)
مؤمنان (واقعى) تنها كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده و هر گاه با پيامبر بر كارى اجتماع نمايند، بدون اجازه او نمىروند، (اى پيامبر!) كسانى كه اجازه مىگيرند آنانند كه به خدا و پيامبرش ايمان دارند. پس اگر براى بعضى از كارهاى خود از تو اجازه خواستند، به هر كس از آنان كه خواستى (و مصلحت بود) اجازه بده و براى آنان از خدا طلب آمرزش كن، كه خداوند بخشنده و مهربان است.
یاداشتها:
1- حضور و هم افزایی انقلابیون در كنار رهبرو امام جامعه براى كمك و حل مشكلات، نشانهى ايمان و ترك آن نشانهى نفاق يا ضعف ايمان است. «كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ»
2- در مسائل تشكيلاتى، كه بر اساس همفكرى و مشورت، تصميم گرفته مىشود، خودمحورى و خودمختارى مومن انقلابی ممنوع است. «عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا»
3- در زندگى اجتماعى ، وجود رهبر و پيروى از او برای مومنان انقلابی لازم است. «عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا»
4- ايمان یک انسان مومن انقلابی بايد همراه با تسليم و اطاعت از امام جامعه باشد. «لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»
5- اجازه گرفتن از رهبری، نشانه ى ادب، تسليم، قانونمندى، عشق به رهبر و نظم و نظام و سازمان پذیری است. (با توجّه به كل آيه)
6- بايددر کار تشکیلاتی سازمان پذیری و هم افزایی را ارج نهيم. «لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»
7- رهبرى در اسلام، همراه با مصلحت انديشى و رحمت است. «شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ»
8- در کار سازمانی و تشکیلاتی تصميمگيرى نهايى با رهبر است. «لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ» (پيامبر در مسائل عمومى جامعه، بر مردم ولايت دارد).
9- رهبر بايد در کار تشکیلاتی خود انعطافپذير و واقعبين باشد. «فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ»
10- اذن پيامبر براى كارهاى شخصى، كار را حلال مىكند ولى نفسِ رها كردن كارهاى تشکیلاتی در حضور رهبر، نياز به استغفار دارد. «فَأْذَنْ … وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ»
11- طرح مسائل شخصى در هنگام اشتغال به كارهاى تشکیلاتی، گرچه با اجازه باشد، زيبا نيست و بايد عذرخواهى كرد. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ»
المیزان: مقصود از امر جامع امرى است كه خود به خود مردم را دور هم جمع مىكند، تا درباره آن بينديشند و مشورت كنند، و سپس تصميم بگيرند، مانند جنگ و امثال آن.
و معناى آيه اين است كه چون با رسول او بر سر امرى از امور عمومى اجتماع مىكنند، پى كار خود نرفته و از آن جناب روى نمىگردانند، مگر بعد از آنكه كسب اجازه كرده باشند.
پس از اینکه رهبر معظم انقلاب آشتی ملی را مورد انتقاد قرار دادند، رئیسجمهور در یک یادداشت سیاسی عنوان درخواست خود را به «آشتیجویی سیاسی» تغییر داد.
روحانی طی یادداشتی در ویژهنامه روزنامه «جمهوری اسلامی» که به مناسبت چهلم مرحوم هاشمی و پس از بیانات رهبر معظم انقلاب نوشته، از چیزی به نام «آشتیجویی سیاسی» سخن به میان آورده و گفته است: «این درک از مردم و سیاست به او (مرحوم هاشمی) نشان داده بود که باید از مسیر گفتوگو، تعامل و آشتیجویی سیاسی، مشکلات پیش روی توسعه و بهروزی مردم را مورد به مورد، رفع و تعدیل کرد. آیتالله هاشمی به سنت گفتوگو باور داشت و برای گروهها و جریانهای سیاسی همچون پدری بزرگوار عمل میکرد. واسطه گفتوگوی مردم با قدرت سیاسی میشد و خواست قدرت را به زبان مردم بیان میکرد.» از کنایههای روحانی به «قدرت سیاسی» که بگذریم، این اظهارات در حالی صورت میگیرد که به تازگی رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان طی سخنانی درباره مسئله «آشتی ملی» که چند هفتهای بود در کلام اصلاحطلبان، دولتیها و حتی شخص رئیسجمهور تکرار شده بود، فرمودند: «حالا یک عدهای یاد گرفتهاند تعبیرات آشتی ملی، آشتی ملی [را گفتن]؛ این حرفها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متحدند؛ آنجایی که پای اسلام در میان است… مردم با همه وجودشان ایستادهاند.»