روزمان را با قرآن آغاز کنیم
[سوره النساء (4): آيه 104]
وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (104)
و در تعقيب دشمن سستى نكنيد، اگر شما رنج مىكشيد، همانا آنان نيز همان گونه كه شما رنج مىبريد رنج مىبرند، در حالى كه شما چيزى (امدادهاى غيبى و بهشت) از خداوند اميد داريد كه آنان اميد ندارند، و خداوند دانا و حكيم است.
پيامها:
1️⃣ مومنان انقلابی باید به جاى موضع تدافعى، در تعقيب دشمن و در حالت تهاجمى باشند. «لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ»
2️⃣ از عوامل روحيّه گرفتن مؤمنان انقلابی، مقايسهى دردهاى خود با رنج ديگران و اميد و توجّه به امدادهاى الهى ا ست. «فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ»
3️⃣ مومنان انقلابی ، اميدهاى گونهگون از خدا دارند. اميد به امدادهاى غيبى، پيروزى، مرعوب شدن دشمن، پاداشهاى معنوى و امثال آن.. «تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ»
4️⃣ اميد، بزرگترين اهرم حركت و سرمايهى روحى یک مجاهد و رزمنده است. يا شهادت و سعادت، يا پيروزى. «تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ»
5️⃣ رنج و مشقّت مؤمنان در جنگها، در مدار علم و حكمت خداوند است و لذا از آن جلوگيرى نمىكند. «عَلِيماً حَكِيماً»
جواب نامه امام خامنه ای به اسماعیل هنیه 15 فروردین 97
نامه را با این کلام نورانی خداوند آغاز میکنم که گوئی همین امروز خطاب به شما وما نازل شده است: «وَ لا تَهِنُوا فِی ابتِغاءِ الْقَومِ اِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَاِنَّهُمْ یأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللّهِ ما لا یَرجُونَ و کانَ اللهُ عَلیماً حَکیماً» ای علیماً بانتصارکم و غلبتکم علیهم باذن الله، و حکیماً فی نهیکم عن الوهن و التّوانی فی هذا الطریق.
در روزهائی که شدت یافتن ظلم و قساوت دشمن صهیونیست در غزه، دلبستگان به مسألهی فلسطین را غمگین و خشمگین ساخته، لازم میدانم بار دیگر بر مواضع همیشگی جمهوری اسلامی در این مسألهی مهم که در صدر مسائل امت اسلامی است تأکید کنم. بیشک مبارزه و مقاومت تنها راه نجات فلسطین مظلوم و تنها نسخهی شفابخش جراحات وارد بر پیکر آن ملت شجاع و سرافراز است. جنابعالی در نامهی محبتآمیز خود برخی از چالشهای بزرگ امت اسلامی را مطرح کرده و به خیانت و نفاق برخی از کشورهای عرب این منطقه و نقشههای خباثتآمیز آنان در تبعیت از شیطان بزرگ (آمریکا) اشاره نموده و نیز از مجاهدان فلسطینی بهعنوان مبارزان خط مقدم در برابر فشار و ظلم و جنایت دشمن یاد کردهاید. آنچه در این باره نوشتهاید حقیقت محض و مورد تأیید ما است. ما خود را موظف به حمایت از شما از هر نوع آن میدانیم.
حال سؤال آن است که چرا رهبر انقلاب بر نهجالبلاغهخوانی اصرار دارند و همواره خواندن آن را (در کنار انس با قرآن) مخصوصا به جوانان توصیه میکنند؟ برای پاسخ به این سؤال میتوان دلایل مختلفی ذکر کرد که سه دلیل آن به شرح زیر است:
اول آنکه نهجالبلاغه، “کتاب زندگی اجتماعی” ماست: «نهجالبلاغه در مجموع درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست… ما امروز در همان شرائط قرار داریم، شرائط کنونی جامعهی اسلامی همان شرائط است… امروز شرائطی مشابه شرائط دوران حکومت امیرالمؤمنین است، پس روزگار نهجالبلاغه است. امروز میشود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به واقعیتهای جامعه و واقعیتهای جهان نگاه کرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج آنها را پیدا کرد. لذاست که به نظر ما امروز از همیشه به نهجالبلاغه ما محتاجتریم.»(۱۳۶۳/۰۱/۲۶)
دوم آنکه نهجالبلاغه، “کتاب نظام سیاسی” ماست: «نهجالبلاغه کتاب تدوینشدهی انقلاب اسلامی است و آئیننامهی این انقلاب میتوان به حسابش آورد.»(۱۳۵۹/۰۲/۱۳)
سوم هم آنکه، اگر بپذیریم نقطهی آغازین “انحراف” یا “سقوط” انسانها، از انحراف یا التقاط فکری و معرفتی آنان سرچشمه میگیرد، نهجالبلاغه، “نظام باورها” و “ریشههای فکری” انسان را ترمیم و تصحیح میکند. چندماه پیش، در حاشیهی یکی از دیدارهای رهبر انقلاب با اهالی فرهنگ و هنر، ایشان در پاسخ به سؤال یکی از حضار که “چه کتابی بخوانیم که با توجه به راهبرد ائمه بتوانیم در تشخیص اولویتها دچار انحراف نشویم"، چنین فرمودند: «کتابی که - به قول شما- راهبرد ائمه را در هدایت مردم معین کرده باشد… من الان به ذهنم نمیرسد، منتها اگر شما میخواهید در این - باصطلاح- اولویتشناسی و اولویتیابی عمق پیدا کنید؛ با نهجالبلاغه اُنس پیدا کنید، نهجالبلاغه خیلی خوب است.
الان واقعاً بنده بهعنوان مسئولی که در این جایگاه قرار دارم یکی از مشکلات اساسی خود من - من دارم واقعاً مشکل خودم را میگویم- در زمینهی بسیاری از این کارها ذهن [مسئولانی است که] مخاطبینم هستند یعنی آنهایی که با من همکارند که من از اینها میخواهم که مثلاً شما تولید ملی را پیش ببرید یا اقتصاد مقامتی را مثلاً فرض کنید که چه بکنید؛ من مشکل با ذهن اینها دارم. ببینید، اینکه ما میگوییم که به توان ملی، توان داخلی، آن اقتدار حقیقی داخلی تکیه کنید نه به بیرون و خب همه هم میگویند بله، منتها عمل نمیشود، چرا؟ چون مشکل ذهنی وجود دارد یعنی باور نیست. نهج البلاغه خیلی راه باز میکند برای ما و خوشبختانه ترجمههای خوبی هم از نهجالبلاغه شده که میتوانید پیدا کنید. [آن را] با این نگاه بخوانید، با این نگاه که - به قول شما - اولویتها را بتوانید از آن دربیاورید. نهجالبلاغه خیلی خوب است، هم خطبهها خیلی خوب است و هم آن حکمتها خیلی خوب است، در نامهها هم خیلی چیزهای خوب هست. آدم دقیقاً در زمینهی باورها که من گفتم اولویت را پیدا کند، سعی کنید روی ذهنها اثر بگذارید، روی باورها اثر بگذارید.»
باری، فرصت سهماههی “بهار معنویت” (ماه رجب و شعبان و رمضان) فرصت مناسبی است برای جوانان مؤمن و انقلابی، که از آن استفاده کرده و خواندن نهجالبلاغه را در دستور کار قرار دهند. نهجالبلاغه، ریشهی باورهای انسان مؤمن و انقلابی است و جوانی که قرار است کار انقلاب را به پیش برد و فردای ایران را بسازد، چارهای ندارد جز آنکه ریشهی باورهای خود را هرچه بیشتر مستحکم کند، وگرنه در تندبادهای حوادث، خواهد لرزید، چنانکه در تاریخ اسلام و انقلاب برخی از دنیاطلبان لرزیدند.
1- سال 1397، چهلمین سال حیات انقلاب اسلامی است. مردمی که خود، انقلاب را به پیروزی رساندند و با همه مزاحمتها پیش بردند، برای قضاوت درباره کارنامه 39 ساله انقلاب از همه سزاوارترند. البته دشمنان سرسختی هم هستند که از قدرت پیشران انقلاب، آسیبهای بزرگی دیدهاند و عقدهگشایانه قضاوت میکنند. حق هم دارند! در این میان طیف سومی را میتوان سراغ گرفت که خود را همرنگ مردم مینمایند اما ادبیات آنها در قضاوت و تخطئه، تنه به تنه مغالطههای دشمن میزند. براستی در مقام ارزیابی کارنامه انقلاب، کدام قضاوت به واقعیت نزدیکتر است؟
2- همه اهداف و آرمانها به یک اندازه محقق نشده و شدت و ضعف داشته است. بیتردید، با توجه به ظرفیتهای موجود، میتوانستیم در زمینه عدالت اجتماعی، رشد و پیشرفت اقتصادی، و فرهنگ و معنویت و اخلاق، بسیار جلوتر از نقطهای که ایستادهایم باشیم و برخی ناکامیها را تجربه نکنیم. همه اینها سزاوار آسیب شناسی است. در عین حال، ارزیابی باید واقع نگرانه و با ملاحظه موانع و مزاحمتها باشد. ارزشهایی مانند استقلال، آزادی، جمهوریت (مردم سالاری)، عدالت، رونق اقتصادی، اقتدار بینالمللی و امنیت و ثبات را باید در کنار هم محاسبه کرد و به کارنامه رسید.
3- اینکه مسیر حرکت، اتوبان آسفالته باشد یا یک جاده پر پیچ و خم کوهستانی، در میزان سرعت و حرکت، تفاوت اساسی ایجاد میکند. در جادههای صعبالعبور حتی ممکن است راه برای مدتی بسته شود و گرفتار بهمن و ریزش کوه شویم. هیچ ملتی از جاده آسفالته و اتوبان، به پیشرفت و رشد و رونق اقتصادی نرسیده است. راههای ناهموار را هموار کردهاند و قبل از همه چیز همت و غیرت به خرج دادهاند. ارزیابی و مقایسه نباید در خلا و عالم هپروت انجام شود. کدام کشور در منطقه، از مردم سالاری در تراز ایران برخوردار است؟ در اغلب کشورهای منطقه، مردم سالاری واقعی حتی برای یک بار هم نوبر نشده است. حتی کشوری مثل ترکیه هم که زمانی کعبه آمال برخی افراطیون مدعی «دموکراسی سکولار» شد، مقارن انقلاب، کشور کودتاها بود. با وقوع انقلاب اسلامی وتحقق مردم سالاری در ایران، آمریکاییها مجبور شدند اجازه دموکراسی مدیریت شده را به جریان غربگرا در ترکیه بدهند. اما ناامنی و کودتا در کنار حجم سرکوب و بازداشت و اخراج، عیار دموکراسی را در این کشور به نمایش گذاشت.
4- بنا بر گزارش شبکه تلویزیونی ان.تی.وی ترکیه، تعداد بازداشت شدگان بعد از کودتای ژوئیه ٢٠١٦ این کشور به 169 هزار نفر رسید. در میان بازداشت شدگان، ١٦٩ ژنرال، 7هزار افسر ارشد نظامی ، 8هزار افسر پلیس، ۲۷۴۵ قاضی و دادستان (توأم با ضبط دارایی، خانه و املاک آنها)، 30 استاندار، ٧٣ معاون فرماندار، ١١٦ بخشدار و تعداد کثیری افراد سرشناس دولتی حضور داشتند. همچنین 1755 رئیسو معاون رئیسدانشگاه، ۲۷۵ کارمند دفتر ریاست جمهوری، ۱۸۰ کارمند اطلاعاتی، 36 هزار معلم، و 9هزارکارمند وزارت داخله اخراج شدند. با وجود این سرکوبها، اردوغان اخیرا در شهر پندیک گفت «باید ادارهای تاسیس کنیم و ضمن ثبتنام کسانی که نمیخواهند تحت ریاست ما زندگی کنند، برایشان بلیت بخریم و بیرونشان کنیم. آنها بیریشه و نمک نشناسند و باید از ترکیه بروند».
5- به استناد اسناد متعدد میتوان گفت اگر ولایت فقیه نبود تا مردم را پای کار انقلاب و جمهوری اسلامی بیاورد، اکنون باید صرفا شصت و پنجمین سالگرد تدفین مردم سالاری در کودتای 28 مرداد توسط آمریکا و انگلیس را در حافظه برخی تاریخ دانها مرور میکردیم. آنان که آروغ روشنفکری میزنند و در چند و چون مردم سالاری در ایران خدشه میکنند، انصاف اگر داشتند، باید به این واقعیت اذعان میکردند که ولایت فقیه، ستون برپادارنده آزادی و مردم سالاری بوده است. قیام الهی امام خمینی، جمهوری اسلامی را با اراده مردم برپا داشت. پس از ایشان نیز رهبر انقلاب، با وجود همه خودکامههایی که از چپ و راست خواستهاند مردم سالاری را تعطیل و مصادره به مطلوب کنند، دموکراسی را پاس داشته است.
محمد ایمانی
پاول دورف عملا جنگ تمام عیار و آشکاری را علیه جمهوری اسلامی ایران کلید زده است.
وی ادعا کرده بزودی تلگرام را با استفاده از تکنولوژی «بلاک چِین» Blockchain غیرقابل فیلتر خواهد کرد. اقدامی که جنگی آشکار علیه امنیت ملی ایران و سیاستهای امنیت کشور است و زمینه سازی برای اغتشاش احتمالی بعدی است! اقدام دیگر وی، راه اندازی ارزدیجیتالی رمزنگاری شده حتی با اسم فارسی ایرانی گرام GRAM با استفاده از همین تکنولوژی بلاک چین است. از طریق ارز دیجیتال، افراد قادر خواهند بود پول خود را از طریق تلگرام و بدون هیچ کنترل و مشخصاتی، انتقال دهند. بیت کوین نیز یکی از معروفترین برنامه هایی است که از سیستمعامل بلاکچین استفاده میکند.
در این سیستم، پول دیگر با مشخصات افراد جابجا نمیشود بلکه فقط با یک کد، بدون هیچ نظارتی و بصورت غیرقابل ردیابی منتقل میشود. این برنامه مهارناپذیر برای دور زدن سیستم اقتصادی حکومتها (و البته پر کردن جیب صاحب برنامه!) طراحی شده و در آن، بانکها، دولتها و حسابداران و هر نوع واسطه اقتصادی به کنار گذاشته میشود و خروج شدید و بی مهار ارز از کشور به آسانی و با سرعتی سرسام آور صورت خواهد پذیرفت. این اقدام، با توجه به نیاز شدید کشور به ارز و دلار در شرایط تحریمی پسابرجام، اقتصاد ایران را به ناکجاآباد و فلج قطعی خواهد برد. پولشویی و گردش مالی تروریسم بدون هیچ کنترلی ایران را به بهشت جاسوسان و گروههای تروریستی تبدیل خواهد کرد.
چه باید کرد؟!
جمهوری اسلامی ایران باید با استفاده از دیپلماسی فعال حقوقی، نقض حق حاکمیت و امنیت ملی خود و تلاش برای انجام یک رویارویی سیاسی و اقتصادی با حکومت ایران، از طریق تلگرام را به نهادهای حقوقی بین المللی بکشاند و صاحبان تلگرام را بدلیل تجاوز به حریم امنیتی کشور تنبیه و مجبور به پرداخت غرامت کند.
مجلس باید قانون ممنوعیت استفاده از زیرساختهای ارتباطی و تجهیزات رمزگذاری شده را به تصویب برساند و استفاده از هیچ رمزی را بدون اینکه در اختیار سازمانهای امنیتی کشور باشند، ممنوع کند. اقدامی که آمریکا، چین، روسیه و همه کشورهای قدرتمند جهان برای حفظ امنیت ملی خود انجام میدهند.
هر روز تاخیر در راه اندازی یک پیام رسان قوی و پرسرعت برای کاربران ایرانی، یک خیانت جبران ناپذیر علیه مردم و امنیت اقتصادی و سیاسی کشور است. مردم بیش از آنکه به کشور و گروه سازنده پیام رسان توجه داشته باشند، به کیفیت و سرعت و امکانات آنها اهمیت میدهند. نفوذی هایی که مردم را نسبت به پیامرسانهای داخلی بی اعتماد میکنند، باید به پاسخگویی و مواخذه کشیده شوند و اقناع رسانه ای برای مردم در استفاده از آنها صورت بگیرد.
جنگ رسانه ای و سایبری دشمن به سرکردگی تلگرام را جدی بگیریم. پیش از آنکه بیشتر از این دیر شود.
محمد عبدالهی