تفاوت زهد با رهبانیت؛ چرا اسلام با رهبانیت مخالفت ولی به زهد دعوت کرده است؟ اسلام به زهد دعوت و رهبانیت را محکوم کرده است. زاهد و راهب هر دو از تنعم و لذتگرایى دورى مىجویند ولى راهب از جامعه و تعهدات و مسئولیتهاى اجتماعى مىگریزد و آنها را جزء امور پست و مادى دنیایى مىشمارد و به صومعه و دیر و دامن کوه پناه مىبرد، اما زاهد به جامعه و ملاکهاى آن و ایدههاى آن و مسئولیتها و تعهدهاى آن رو مىآورد. زاهد و راهب هر دو آخرتگرایند، اما زاهد آخرتگراى جامعهگراست و راهب آخرتگراى جامعهگریز. از نظر راهب، جهان دنیا و آخرت دو جهان کاملا از یکدیگر جدا و بىارتباط به یکدیگرند؛ حساب سعادت جهان دنیا نیز از حساب سعادت آخرت کاملا جداست بلکه کاملا متضاد با یکدیگرند و غیرقابل جمع؛ طبعاً کار مؤثر در سعادت دنیا نیز از کار مؤثر در سعادت آخرت مجزاست. ولى در جهانبینى زاهد، دنیا و آخرت به یکدیگر پیوستهاند، دنیا مزرعه آخرت است. از نظر زاهد آنچه به زندگى این جهان سامان مىبخشد و موجب رونق و صفا و امنیت و آسایش آن مىگردد این است که ملاکهاى اخروى و آنجهانى وارد زندگى اینجهانى شود، و آنچه مایه و پایه سعادت آنجهانى است این است که تعهدات و مسئولیتهاى اینجهانى خوب انجام شود و با ایمان و پاکى و طهارت و تقوا توأم باشد. استاد مطهری، سیری در نهجالبلاغه، ص218
بر مهدی دین
منجی دنیا صلوات
بر چهره آن
ماه دل آرا صلوات
در دامن نرگس
، گل زهرا بشکفت
براین گل و
بر نرگس و زهرا (س)صلوات
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪ ﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ
ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ.
ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧﯽ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ.
ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ بزرگ مرا صدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭﻢ ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم….”