برگی از #نهج_البلاغه
خطبه ۱۹۶
??امیرمومنان فرمودند:
✅اوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَي اللَّهِ وَ أُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيَا فَإِنَّهَا دَارُ شُخُوصٍ وَ مَحَلَّةُ …..
✅ خداوند هنگامي پيامبر (ص) را مبعوث فرمود كه نه نشانه اي از دين الهي برپا، و نه چراغ هدايتي روشن، و نه راه حقي آشكار بود.
? اي بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش مي كنم، و از دنياپرستي شما را مي ترسانم،
? زيرا دنيا خانه اي ناپايدار و جايگاه سختي و مشكلات است. ساكنان دنيا در حال كوچ كردن، و اقامت گزيدگانش به جدايي محكومند، مردم را چنان مي تكاند كه باد سخت كشتي را در دل درياها مي لرزاند، برخي از آنان در دل آب مرده، و برخي ديگر بر روي امواج جان سالم بدر برده، و بادها با وزيدن آنها را به اين سو و آن سو مي كشاند، و هر جا كه خواهد مي برد،
?پس آن را كه در آب مي ميرد نمي توان گرفت، و آن را كه رهاشده، به سوي مرگ مي رود.
?اي بندگان خدا، هم اكنون عمل كنيد، كه زبانها آزاد، و بدنها سالم، و اعضا و جوارح آماده اند، و راه بازگشت فراهم، و فرصت زياد است،
? پيش از آنكه وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد، پس فرود آمدن مرگ را حتمي بشماريد، و در انتظار آمدنش بسر نبريد.
تدوین :مرتضوی نژاد
سوره إبراهيم (14): آيات 28 تا 29
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ (28)
آيا به كسانى كه نعمت خداوند را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراى هلاكت در آوردند نگريستى؟
???امام خامنه ای در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی ره ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
عزیزان من، جوانهای عزیز، مردم مؤمن! بله، ما رکورد زدیم، ما پیشرفت کردیم؛ اما اگر دلمان را به آنچه که تاکنون به دست آوردیم، خوش کنیم، شکست خواهیم خورد؛ اگر توقف کنیم، به عقب پرتاب خواهیم شد؛ اگر دچار غرور شویم، دچار عُجب و خودشگفتی شویم، به زمین خواهیم خورد؛ اگر ما مسئولان کشور دچار خودمحوری شویم، دچار تکبر شویم، دچار خودشگفتی شویم، تودهنی خواهیم خورد.
دنیا اینجور است، سنت الهی این است. در پی کسب محبوبیت نباشیم، دنبال تمتعات دنیوی نباشیم، دنبال پرداختن به اشرافیگری و تجملات نباشیم. ما مسئولین، خودمان را حفظ کنیم؛ همچنان که این مرد بزرگ خود را حفظ کرد.
اگر ما اینجا دچار اشتباه شویم، مصداق همان آیهی شریفه خواهیم شد که: «و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار». در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتی ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگری ممنوع است؛ لذتجوئی ممنوع است؛ به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن، برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتهاست که میتوانیم به قله برسیم
تدوین : رجبعلی بازیاد
برگی از #تاریخ اسلام
⚜انگیزه ملی گرایی در عربها شدید بود ، خصوصا برای برده ها ارزشی قائل نبودند آنهم برده سیاه از آفریقا!
⚜پیامبر، بلال را که مسلمان شده بود ولی هنوز برده یکی از سران کفر بود، خریدند و آزاد کردند، بلال از آزادی موجود در جامعه نبوی استفاده کرد و به قله بلند ایمان بالا رفت، از نظر ظاهر هم اذان گوی مخصوص و خزانه دار پیامبر شد.(1)
⚜بر خلاف نظر بعضی از اطرافیان پیامبر که هنوز احساسات عرب گرایی را کنار نگذاشته بودند، پیامبر به بلال میدان دادند و هرگاه به فردی کاملا مورد اعتماد نیاز داشتند یکی از گزینه ها بلال بود.
⚜هنگام ازدواج بلال، وقتی خانواده دختر، از پیامبر (ص) در مورد بلال تحقیق و صلاحیت اورا پرس و جو نمودند، پیامبر فرمودند چه کسی بهتر از بلال.(2)
⚜در روز تاریخی فتح مکه و در مقابل چشم هزاران نفر که تعدادی از آنها هنوز مشرک و بدنبال نقطه ضعف از مسلمین بودند، بلال اذان گوی نمونه مسلمان، توسط پیامبر انتخاب شد تا بتواند با اجرای اذان به بهترین وجه مایه آبروی نظام اسلامی شود!
? تحلیل:
⚜اگر از این انتخاب پیامبر(ص) شگفت زده بشویم ، یعنی روش زندگی و دیدگاه ما با پیامبر متفاوت است، ابتدای انقلاب اسلامی ، داغ بودیم و این مسائل برای ما حل شده بود، ولی حالا که آن داغی تعدیل شده می بینیم ما هم رگ و ریشه هایی از اشرافیت و قومیت گرایی را مخفیانه با خود حمل می کنیم.
⚜قیافه اشرافی گرفتن فقط همان لباس های بلند زنهای اشراف مکه نیست که روی زمین کشیده می شد و باید کسی آن را بلند کند که خاکی نشود! الان هم همین پرده های گران قیمت و چند لایه ای که در خانه ها نصب است و بیشترین هزینه ای که برای آن می شود هزینه زیباسازی و برای پز دادن است نه برای استفاده به عنوان پرده ! این پدیده بی منطق و تقریبا فراگیر، نمونه روشنی از نفوذ آرام و بی سر و صدای خوی اشرافی گری است ، ما مثل آن قورباغه ای هستیم که آرام پخته می شود تا خودش نفهمد!
???????
1- اسدالغابه ج 1 ص 206- الاصابه ج 1 ص 165
2- اعيان الشيعه ج 14 ص 101 - طبقات ج 3 ص 237.
تدوین : سید محمد حسین مرکبی
بخوان دعای فرج را که یار برگردد
بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد
بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی
حدیث غیبت یار تو مختصر گردد
بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب
وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد
بخوان دعای فرج را کنار پردۀ اشک
که دانه دانۀ اشکت دُر و گوهر گردد
بخوان دعای فرج را که یار می آید
اگر دلت ز رهِ اشتباه برگردد
بخوان دعای فرج را و پیشه تقوا کن
که دست لطف خدا با تو همسفر گردد
بخوان دعای فرج را که رد نخواهد شد
اگر که ناله و اشک تو بیشتر گردد
بخوان دعای فرج را که حل مشکل هاست
اگر که چشم و دل تو خدا نگر گردد
بخوان دعای فرج را، ولی بدون عمل
گمان مکن که دعای تو کارگر گردد
بخوان دعای فرج را خدا کند آید
که روضه خوان غریبی و میخ در گردد
دوباره جمعه و ندبه دوباره باید گفت
بخوان دعای فرج را که یار برگردد
سید مجتبی شجاع
#امام_زمان #صلوات
[سوره إبراهيم (14): آيه 7]
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ (7)
و (نيز به يادآور) هنگامى كه پروردگارتان اعلام فرمود: همانا اگر شكر كنيد، قطعاً (نعمتهاى) شما را مىافزايم، و اگر كفران كنيد البتّه عذاب من سخت است.
???امام خامنه ای در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
عزیزان من! آیهای که تلاوت کردم، از سورهی ابراهیم - «و اذ تأذّن ربّکم لأن شکرتم لازیدنّکم» - خیلی آیهی مهمی است؛ هم تشویق است، هم تهدید است. اگر شکر کردید، ازدیاد نعمت دنبالش هست و برکات الهی پی درپی خواهد رسید؛ اگر کفران کردید، عذاب خدا دنبالش است؛ بروبرگرد ندارد؛ هیچ نقطهی استثنایی هم در تاریخ ندارد. اگر یک موردی را شما تصور کنید که پس چطور در فلانجا خدا عذاب شدید خودش را نشان نداد، این کوتاهی تحلیل است و اگر پای تحلیل به میان بیاید، معلوم خواهد شد که هیچ استثناء ندارد. «شکر» چیست؟ شکر، چند پایهی اصلی دارد:
1⃣اول، شناختن نعمت و توجه پیدا کردن به آن است. آفتِ اول ما این است که به نعمت توجه نمیکنیم؛ نعمت سلامت را جز بعد از مریض شدن و ناقصالعضو شدن نمیفهمیم؛ نعمت جوانی را جز بعد از پیر شدن، درست تشخیص نمیدهیم؛ اشکال کار این است.
نعمت امنیت را جز بعد از دچار شدن به ناامنی نمیفهمیم.
مردم کوفه، وقتی نعمت امیرالمؤمنین را فهمیدند، که حجاج بالای سرشان آمد
مردم مدینه نعمت وجود امیرالمؤمنین و امام حسن را آن روز فهمیدند، که مسلمبنعقبه بالای سرشان آمد، قتلعامشان کرد، زنهاشان را بیناموس کرد، بعد هم گفت همهتان باید اقرار کنید که بردهی یزید هستید. مردم یکی یکی آمدند و جلویش اقرار کردند و هر کس اقرار نکرد، گردنش را زد. آن مردم، آن وقت فهمیدند که حکومت امیرالمؤمنین و حکومت امن و امان و حکومت احترام و تکریمِ به مردم در دورانِ قبل، چقدر ارزش داشته است.
2⃣ دوم، نعمت را از او دانستن.
3⃣سوم، از خدا سپاسگزار بودن. نه اینکه بگوییم نعمت را خدا داده و وظیفهاش بوده که بدهد؛ نه، بلکه بدهکار بودن در مقابل خدای متعال.
4⃣ چهارم، این نعمت را به کار گرفتن؛ مثل یک پلّکان. وقتی نعمتی را به شما میدهند، این پلهای از یک نردبان است که پایتان را روی آن گذاشتهاید، تا بالا بروید؛ حالا نوبت پلهی بعدی است. اگر دسترسی به پلهی بعدی پیدا کردهاید، پس این هم یک نعمت است؛ از آن استفاده کنید و پایتان را روی آن بگذارید و بروید بالا. آن کسی که دسترسی به پلّکانِ نردبان پیدا میکند، اما پایش را روی آن نمیگذارد، شکر نکرده است. شما ببینید خود این شکر با این ارکان، چه نعمت بزرگ خدایی است.
تدوین : رجبعلی بازیاد