حضرت امیر(ع) می فرمایند دشمن خود را همانطور که هست بشناسید نه آنرا چنان کوچک بشمارید که از او غافل شوید و نه چنان عظیم پندارید که از هیبت او بترسید، چرا که در هر دو صورت بازنده خواهید بود.
حکایت این فرمایش حکایت ما و آمریکاست، آمریکا نه گرگ بی داندان است و نه شیر بی مهار، کشوری است که توانمندی ها و ظرفیت هایی دارد و در کنار آن مشکلات و نقاط ضعفی، مهم آن است که هر کدام از آنها را به درستی بشناسیم. از طرفی کشور ما نیز نقاط قوت و ضعفی دارد که در تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف باید تلاش جهاد گونه بنماییم.
در ۴۰ سال گذشته کدام مقطع زمانی بوده که آمریکا دست از دشمنی با ما برداشته و در صدد ضربه زدن و منزوی کردن ما نبوده باشد، اما به فضل خداوند و ایستادگی مردم و مسولان، ما در تمام حوزه های رقابتی قوی تر شده و آمریکا و متحدان منطقه ای او در هماوردی های موجود ضعیف تر شده و وادار به عقب نشینی شدند، این را ما نمی گوییم بلکه اندیشکده های راهبردی آمریکا بیان می کنند.
فشار اقتصادی آمریکا چیز جدیدی نیست، اما این بار روی شکاف در حاکمیت و ایجاد دو قطبی های معیشت- عزت و معیشت- پیشرفت حساب باز کردند و خود اذعان دارند که تحریم و فشار اقتصادی به تنهایی ایرانیان را وادار به تسلیم نمی کند. راه مقابله با ترفند دشمن در این مقطع برپایی نهضت روشنگری و امید بخشی با بهره گیری از مستندات و تجربیات موجود است.
باور کنیم وعده خداوند حق است و نصرت الهی از آن ماست فقط باید فرامین الهی را در پرهیز از تفرقه و اختلاف اطاعت کنیم و به ریسمان الهی متصل باشیم و شرط او را به یاد داشته باشیم که « ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» ( سوره محمد، آیه ۷)
آمریکا نه گرگ بی دندان است نه شیر بی مهار
حضرت امیر(ع) می فرمایند دشمن خود را همانطور که هست بشناسید نه آنرا چنان کوچک بشمارید که از او غافل شوید و نه چنان عظیم پندارید که از هیبت او بترسید، چرا که در هر دو صورت بازنده خواهید بود.
حکایت این فرمایش حکایت ما و آمریکاست، آمریکا نه گرگ بی داندان است و نه شیر بی مهار، کشوری است که توانمندی ها و ظرفیت هایی دارد و در کنار آن مشکلات و نقاط ضعفی، مهم آن است که هر کدام از آنها را به درستی بشناسیم. از طرفی کشور ما نیز نقاط قوت و ضعفی دارد که در تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف باید تلاش جهاد گونه بنماییم.
در ۴۰ سال گذشته کدام مقطع زمانی بوده که آمریکا دست از دشمنی با ما برداشته و در صدد ضربه زدن و منزوی کردن ما نبوده باشد، اما به فضل خداوند و ایستادگی مردم و مسولان، ما در تمام حوزه های رقابتی قوی تر شده و آمریکا و متحدان منطقه ای او در هماوردی های موجود ضعیف تر شده و وادار به عقب نشینی شدند، این را ما نمی گوییم بلکه اندیشکده های راهبردی آمریکا بیان می کنند.
فشار اقتصادی آمریکا چیز جدیدی نیست، اما این بار روی شکاف در حاکمیت و ایجاد دو قطبی های معیشت- عزت و معیشت- پیشرفت حساب باز کردند و خود اذعان دارند که تحریم و فشار اقتصادی به تنهایی ایرانیان را وادار به تسلیم نمی کند. راه مقابله با ترفند دشمن در این مقطع برپایی نهضت روشنگری و امید بخشی با بهره گیری از مستندات و تجربیات موجود است.
باور کنیم وعده خداوند حق است و نصرت الهی از آن ماست فقط باید فرامین الهی را در پرهیز از تفرقه و اختلاف اطاعت کنیم و به ریسمان الهی متصل باشیم و شرط او را به یاد داشته باشیم که « ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» ( سوره محمد، آیه ۷)
معیار
دشمن برای زانو زدن ترفندهای متفاوت دارد
امیرمومنان فرمودند:
قَدِ اسْتَطْعَمُوكُمُ الْقِتَالَ فَأَقِرُّوا عَلَي مَذَلَّةٍ وَ تَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاءِ فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ
وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ أَلَا وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ قَادَ لُمَةً مِنَ الْغُوَاةِ وَ عَمَّسَ عَلَيْهِمُ الْخَبَرَ حَتَّي جَعَلُوا نُحُورَهُمْ أَغْرَاضَ الْمَنِيَّةِ
فرمان خط شكستن و آزاد كردن آب فرات
شاميان با بستن آب شما را به پيكار دعوت كردند.
اكنون بر سر دوراهي قرار داريد، يا به ذلت و خواري بر جاي خود بنشينيد،
و يا شمشيرها را از خون آنها سيراب سازيد تا از آب سيراب شويد،
پس بدانيد كه مرگ در زندگي توام با شكست، و
زندگي جاويدان در مرگ پيروزمندانه شماست.
آگاه باشيد! معاويه گروهي از گمراهان را همراه آورده و حقيقت را از آنان مي پوشاند، تا كوركورانه گلوهاشان را آماج تير و شمشير كنند.
نهج البلاغه
خطبه ۵۱
می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدربزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی.
مادرم گفت: چرا؟…
گفت: مردم چه میگویند؟!…
می خواستم برای مدرسه، به مدرسه سرکوچهمان بروم.
مادرم گفت: فقط مدرسه غیر انتفاعی!
پدرم گفت: چرا؟…
مادرم گفت: مردم چه میگویند؟!…
به رشته انسانی علاقه داشتم.
پدرم گفت: فقط ریاضی!
گفتم: چرا؟…
گفت: مردم چه میگویند؟!…
میخواستم با دختری ساده و صاف و صادق ازدواج کنم.
مادرم گفت: من اجازه نمیدهم.
گفتم: چرا؟…
گفت: مردم چه میگویند؟!…
میخواستم پول مراسم عروسی را سرمایهی زندگیام کنم.
پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی.
گفتم: چرا؟…
گفتند: مردم چه میگویند؟!…
میخواستم به اندازهی جیبم خانهای در پایین شهر اجاره کنم.
همسرم گفت: وای بر من.
گفتم: چرا؟…
گفت: مردم چه میگویند؟!…
می خواستم یک ماشین مدل پایین در حد وسعم بخرم،
زنم گفت: خدا مرگم دهد.
گفتم: چرا؟…
گفت: مردم چه میگویند؟!…
میخواستم بمیرم، بالای سرم بر سر قبرم بحث شد.
پسرم گفت: قبرستان حاشیه شهر، زنم فریاد کشید.
دخترم گفت: چه شده؟…
گفت: مردم چه میگویند؟!…
…. از دنیا رفتم!
برای مراسم ترحیمم خواستند مجلس سادهای بگیرند.
خواهرم داد زد و
گفت: مردم چه می گویند؟!…
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند.
اما برادرم رفت و سنگ قبری با نقش صورتم سفارش داد و
گفت: مردم چه میگویند؟!…
حالا من در اینجا، تنهای تنها در حفرهای تنگ خانه کردهام و تمام سرمایهام برای قبرم جملهای بیش نیست:
مردم چه میگویند؟!…
‼️مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، الان لحظهای نگران من نیستند!!!
هیچکدامشان کنارم نیستند!!!
من هستم و اعمالم،
نه پدر و مادرم، نه برادرم، نه خواهرم، نه همسرم، نه فرزندانم و نه هیچکس دیگری کاری برایم نمیکنند!!
و تمام عمرم فدای این جمله شد:
مردم چه میگویند؟؟؟!!!
و چه نيكو فرموده قرآن كريم:
وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاه
ُ(سوره احزاب آیه37)
و از حرف مردم میترسيدى و حال آنكه خداوند سزاوارتر است از اينكه از مخالفت امر او بترسى.
?نوه ارشد یک مرد انقلابی و غیرتمند از شمال کشور هستم، گفت: خانواده من محکم و استوار در امتداد راه شهیدان ایستاده اند.
?اینجا ایران اسلامی است، کشوری که تنها پرچمدار حفظ حجاب فاطمی در جهان است و ما پیرو مکتبی هستیم که زن را اکثرالخیر نامیده است.
?ما پیرو دین و مذهبی هستیم که امام حاضرمان(عج) الگوی خود را حضرت زهرا(س) می داند.
?به نمایندگی از خانواده کوچک و انقلابی علینژاد می گویم که خط قرمز ما حفظ آرمانهای بزرگ نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله حراست از مقام ولایت اهل بیت(ع)، پاسداری از حریم ولایت فقیه، احیا و تداوم حیا و حجاب است.
?چنانچه هرکسی حتی جگرگوشه یمان، حتی پاره تنمان، قدم و قلمی بر خط قرمزهای مردم مسلمان ایران بگذارد، ما هم همانند شما مردم در برابرش ایستاده ایم و تا آخر می ایستیم
? #پینوشت: «معصومه علینژاد قمی» معروف به «مسیح علینژاد» فعال سیاسی، خبرنگار درسال ۱۳۵۵ در قمیکلای بابل متولد شد. وی در یکی از نوشتههای خود اعلام میکند که دوستانش وی را مصی صدا میزدند، اما فردی به نام پویان که ظاهراً خیلی به وی علاقه نشان میداده برای علینژاد شعری سروده و او را مسیح خطاب کرده است.
او پس از چندین سال فعالیت رسانه در روزنامه های زنجیره ای به غرب پناهنده شد و پس از کشف حجاب و وادادگی مزدور به عنوان یه دلقک رسانه ای دنبال حجاب ستیزی در ایران است