ای انتظار جاری ده قرن تا هنوز
بی تو غروب می شود این روزها هنوز
اما هنوز چشم جهانی به راه توست
این جمعه آه، می رسی از راه یا هنوز…؟
مهدیا هر طرفی
در طلبت رو کردم
هر چه گل بود
به عشق رخ تو بو کردم
آفتابا به سَــر
شیعهی دلخسته بتاب
تا نگویند که
بیهوده هیاهو کردم
اللهم عجل لولیک الفرج
هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند
باید هواى داشتن دردسر کند
باید هر آنکسى که پى وصل میرود
تا مرز سوختن بتواند خطر کند
از دست این فراق مجال فرار نیست
سوگند خورده است مرا خونجگر کند
شب آمده است و باز زلیخا نشسته است
شاید دوباره یوسف از اینجا گذر کند
باشد به التماس دل ما محل نده
پس لااقل بگو که چه خاکى به سر کند
اصلا چگونه شمع در این گوشهی اتاق
شب را بدون صحبت پروانه سر کند
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند
افتادهاند در بغل هم دو سوخته
دیگر کسى نمانده کسى را خبر کند
وقتى فقیر فقر ندارد فقیر نیست
کارى کنید فقر مرا بیشتر کند
هر آنچه دادهام دوبرابر گرفتهام
آنکس ضرر نکرد که اینجا ضرر کند
با آنکه ذره را به نظر آفتاب کرد
باد صبا بگو که به ما هم نظر کند
علی اکبر لطیفیان
و دانه ريخت بيايي کبوترش باشي
دوباره آينهاي در برابرش باشي
نه اينکه پر بکشي و به شهر او نرسي
ميان راه پرستوي پرپرش باشي
مدينه شهر غريبي براي فاطمه هاست
نخواست گم شدهاي مثل مادرش باشي
خدا تو را به دل بی قرار ما بخشيد
و خواست جلوهاي از حوض کوثرش باشي
به قم رسيدي و گم کرد دست و پايش را
چو ديد آمدهاي سايهي سرش باشي
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
و تا هميشه تو ياس معطرش باشي
نگاه تو همه را ياد او مياندازد
به چهرهات چه ميآيد که خواهرش باشي
خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او
گواه رنج نفسهاي آخرش باشي
نخواست باز امامي کنار خواهر خود …
نخواست زينبِ يک شام ديگرش باشي…
▪️السلام علیک یا فاطمه معصومه سلام الله علیها…▪️
⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف