ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﻴﻔﻬﻤﻴﺪﻧﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺩﺭﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻴﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ❗️
ﺑﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ
“تاﺭﻳﺦ ﺗﻮﻟﺪ _ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺮﮒ”
ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻳﻚ ﺧﻂ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ،
ﻫﻤﻴﻦ ﺧﻂ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻛﻮﭼﻚ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺗﻴﺴﺖ
ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﻭﻱ ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ،
ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻳﻚ ” ﺧﻂ ﻓﺎﺻﻠﻪ ” ﺯﻧﺪﮔﻲ
ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ❗️
ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮﮒ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻲ ﻛﻪ
ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﻳﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺧﻂ ﻓـــــﺎﺻﻠﻪ ﺍﺳﺖ….
ﺑﻴﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ،
ﺑﻪ یاد خـدا باشیم
ﺩﻳﺮﺗﺮ ﻋﺼﺒﺎﻧﻲ ﺷﻮﻳﻢ،
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﻲ ﻛﻨﻴﻢ،
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻴﻢ
ﻭ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ڪه
ﺍﻳﻦ ” ﺧﻂ ﻓﺎﺻﻠﻪ ” ﺧﻴﻠﯽ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ . . .
نقل می کنند:
یکی از استادان دانشگاهی در آفریقای جنوبی برای دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد مطلبی بر سردر ورودی دانشکده نصب کرده بود با این مضمون:
برای نابودی یک ملت نیازی به بمب هسته ای یا موشکهای دور برد نیست.
فقط کافیست سطح و کیفیت آموزش را پایین آورد و اجازه تقلب را به دانش آموزان داد…!
مریض؛ به دست پزشکی که بتواند تقلب کند خواهد مرد…!
خانه ها؛ به دست مهندسی که موفق به تقلب شده ویران خواهند شد…!
منابع مالی؛ به دست حسابداری که موفق به تقلب شده از دست خواهد رفت…!
انسانیت؛ به دست عالم دینی که موفق به تقلب شده می میرد…!
عدالت؛ به دست قاضی که موفق به تقلب شده ضایع می شود…!
جهل؛ در کله فرزندانمان که موفق به تقلب شده اند فرو می رود…!
سقوط آموزش = سقوط ملت
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی
برنامه سمت خدا ، مورخ ۹۵/۱۱/۱۶
گاهي استعداد زياد باعث ميشود انسان سقوط کند. اگر اشتغال زياد شود و انسان از حد خودش عبور کند، اشتغال زياد و ارتباط زياد باعث ميشود قدرت فکر ضعيف شود. لذا به ما ميگويند: اگر ميخواهيد کسي را از فکر بياندازيد، او را بمباران اطلاعاتي کنيد. اگر بمباران اطلاعاتي کرديد، قدرت تفکر و نتيجهگيري از اين از دستش ميرود. متأسفانه الآن در زندگيهايمان همين سيستمهاي شبکه اجتماعي، اخبار زياد، پي در پي که آدم گاهي ميخواهد در چند ثانيه چقدر خبر را مرور کند. ميدانيد اين کثرت اخباري که ايجاد ميشود قدرتمندي نميآورد. بلکه اين يک حالت تشتت ايجاد ميکند که شخص وقتي ميخواهد فکر کند يا تمرکز پيدا کند، يا حل مسألهاي را انجام بدهد ديگر قدرت ندارد. يک حيرت در اطلاعات زياد است
یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیانآور و جبرانناپذیری بر روابط بین همسران جوان داره، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگراست.
مثل :
“صد بار گفتم این کار رو نکن!”
” گوش نکردی حالا بکش!” "تو همینی دیگه!”
” میدونستم این جوری میشه…” “بفرما اینم نتیجهی هنر جنابعالی!”
آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی شبی بسیار سرد زمستانی ناگهان بی خواب و پریشان شدند به ساعت نگاه کردند دیدند هنوز ساعاتی به موعد نمازشب باقی است پس مجدداً سعی کردند بخوابند ولی دلشوره امانشان را بریده بود تا اینکه پس از مدّتی کلنجار رفتن خوابشان برد و بی درنگ خواب حضرت معصومه سلام اللّه علیها را دیدند که می فرماید : شهاب الدّین شتاب کن که زائران ما در خطر افتاده اند !
مرحوم مرعشی نجفی سراسیمه عمامه بر سر و عبا به دوش کشید و به سمت حرم رفت که با اندکی براندازی دید پشت در آستانه ی حرم مطهر عده ای زائر هندی و پاکستانی کز کرده و از آن سوز سرما در حال یخ زدن هستند و خادمان حرم هم که زبان ایشان نمی دانستند از گشودن در برای ایشان ترسیده بودند ٬ بنابراین آقانجفی در زده تا خادمان در بگشایند و بخاری ها را روشن کرده تا از زائران سفارشی حضرت پذیرایی کند.
کانال سیره علما