یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
استاد رحیم پور:
این را من به شما بگویم هیچ انقلابی به این سرعت نه قانون اساسی نوشته است و نه بعدش آن را به رأی ملت گذاشته است. همین آمریکا هیچ وقت قانونش را به رأی مستقیم مردم نگذاشته است، فقط انقلاب اسلامی این کار را کرده است، هم اول و هم بعد از اینکه اصلاحاتی در قانون شد، دو بار! علاوه بر این که نماینده های ملت آمدند و نوشتند، باز خود قانون را دوباره امام گفتند به رأی مستقیم مردم هم بگذارید. در دنیا هیچ کشوری این گونه نبوده است.
نکته جالبی هم هست و آن اینکه مهندس بازرگان و گرو ه هایی که خودشان را لیبرال و مردمگرا می دانستند، به امام می گفتند: انتخابات نمی خواهد! همه ی دنیا می دانند که مردم شما را قبول دارند، شما یک گروه را تعیین کنید تا قانون اساسی را بنویسند و شما خودتان تایید کنید و اصلا لازم نیست نماینده های ملت بیایند!
خیلی جالب است آنها که مدعی دموکراسی بودند، اين حرف را ميزدند. ولی امام پای این قضیه ایستاد و استدلال امام هم این بود که اگر ما این کار را نکنیم، نسل عوض می شود و بیست، سی سال بعد می گویند: اصلا کسی رأی نداده است و اصلا انتخاباتی نبوده است، انقلابیون آمدند و به زور اسلحه کارشان را کرده اند
بخشی از سخنرانى استاد در جمع اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل سال۱۳۹۳
سوره إبراهيم: آيه 5
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (5)
همانا در اين (يادآورى) براى كسانى كه صبر و مقاومت و سپاس فراوان داشته باشند نشانههايى از قدرت الهى است.
برخی مؤمنین «صابر»ند و برخی دیگر «صبور»؛ امّا خواص از مؤمنین اند که «صبّار»ند؛ یعنی در نهایت صبر. صبر در مصیبت ها و امتحانات الهی، صبر در عبودیت و اطاعت از دستورات الهی و صبر در ترک معصیت و گناه.
همچنین برخی از مؤمنین «شاکر»ند و برخی دیگر «شکور».
انسان مؤمنی که در تحمل مصیبت و انجام طاعت و ترک معصیت، صبّار باشد و صبرش نیز فقط برای کسب رضای خدا باشد و از همه بالاتر اینکه، نه تنها از دچار شدن به انواع سختی ها حتی اندکی هم در دلش احساس نارضایتی نمی کند، بلکه از خداوند بسیار هم شاکر باشد، آنگاه چشم دلش باز و فهمش از دین و منابع دینی، فهمش از زندگی، فهمش از موضوعات مختلف اجتماعی - سیاسی و فهمش از بسیاری مسائل دیگر، فهمی حکیمانه می شود. خداوند بندگان خاص خود را پس از طی کردن سختی هایی طاقت فرسا در زندگی، به فهمی حکیمانه نائل می سازد. و هرچه «صبر» و «شکر» انسان بیشتر باشد، فهمش نیز حکیمانه تر خواهد بود.
و این همان معنای این کریمه قرآن است که می فرماید تنها کسانی به فهم عمیق و حکیمانه از آیات الهی دست می یابند که هم «صبّار» باشند و هم «شکور»:
«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» (ابراهیم: 5، لقمان: 31، سبأ: 19، شوری: 33)
زینب (سلام الله علیها) یکی از بارزترین مصادیق عینی این آیه شریفه است. زن مؤمنی که پس از تحمّل سختی ها و مصائب فوق العاده سنگین، همه آنان را زیبا می بیند، یعنی هم «صبّار» است و هم «شکور». و در نتیجه طبق فرمایش این آیه کریمه، علم و فهم او نیز علم و فهمی خدادای خواهد بود؛ همانگونه که امام سجاد(ع) خطاب به ایشان فرمودند:
«وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة» (احتجاج طبرسی، ج2، ص305)
روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(س) ، امام حسین(ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است .
پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین(ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.
تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(ص) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش (و سپس پدرش امیر مومنان) و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.
پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(س) از علت آن پرسید. پیامبر(ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد.
حضرت زهرا(س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(س) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند.
کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصائب و کرامات حضرت زینب(ع)
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا آلَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا صَفْوَةَ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا خِيَرَةَ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا سَادَةَ السَّادَاتِ
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا لُيُوثَ الْغَابَاتِ
السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا سُفُنَ النَّجَاةِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ الْأَنْبِيَاءِ
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِسْمَاعِيلَ ذَبِيحِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَدِيجَةَ الْكُبْرَى السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا شَهِيدَ ابْنَ الشَّهِيد
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا قَتِيلَ ابْنَ الْقَتِيلِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِيِّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ عَلَى خَلْقِهِ
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ المنکر
وَ رُزِئْتَ (وَ بَرَرْتَ) بِوَالِدَيْكَ وَ جَاهَدْتَ عَدُوَّكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ تَسْمَعُ الْكَلاَمَ وَ تَرُدُّ الْجَوَابَ
وَ أَنَّكَ حَبِيبُ اللَّهِ وَ خَلِيلُهُ وَ نَجِيبُهُ (نَجِيُّهُ) وَ صَفِيُّهُ وَ ابْنُ صَفِيِّهِ
يَا مَوْلاَيَ (وَ ابْنَ مَوْلاَيَ) زُرْتُكَ مُشْتَاقاً فَكُنْ لِي شَفِيعاً إِلَى اللَّهِ يَا سَيِّدِي
وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَى اللَّهِ بِجَدِّكَ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ وَ بِأَبِيكَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَ بِأُمِّكَ فَاطِمَةَ
سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
أَلاَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِيكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِيكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ سَالِبِيكَ وَ مُبْغِضِيكَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِين