یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
روزمان را با قرآن آغاز کنیم
[سوره النساء (4): آيه 104]
وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (104)
و در تعقيب دشمن سستى نكنيد، اگر شما رنج مىكشيد، همانا آنان نيز همان گونه كه شما رنج مىبريد رنج مىبرند، در حالى كه شما چيزى (امدادهاى غيبى و بهشت) از خداوند اميد داريد كه آنان اميد ندارند، و خداوند دانا و حكيم است.
پيامها:
1️⃣ مومنان انقلابی باید به جاى موضع تدافعى، در تعقيب دشمن و در حالت تهاجمى باشند. «لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ»
2️⃣ از عوامل روحيّه گرفتن مؤمنان انقلابی، مقايسهى دردهاى خود با رنج ديگران و اميد و توجّه به امدادهاى الهى ا ست. «فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ»
3️⃣ مومنان انقلابی ، اميدهاى گونهگون از خدا دارند. اميد به امدادهاى غيبى، پيروزى، مرعوب شدن دشمن، پاداشهاى معنوى و امثال آن.. «تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ»
4️⃣ اميد، بزرگترين اهرم حركت و سرمايهى روحى یک مجاهد و رزمنده است. يا شهادت و سعادت، يا پيروزى. «تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ»
5️⃣ رنج و مشقّت مؤمنان در جنگها، در مدار علم و حكمت خداوند است و لذا از آن جلوگيرى نمىكند. «عَلِيماً حَكِيماً»
جواب نامه امام خامنه ای به اسماعیل هنیه 15 فروردین 97
نامه را با این کلام نورانی خداوند آغاز میکنم که گوئی همین امروز خطاب به شما وما نازل شده است: «وَ لا تَهِنُوا فِی ابتِغاءِ الْقَومِ اِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَاِنَّهُمْ یأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللّهِ ما لا یَرجُونَ و کانَ اللهُ عَلیماً حَکیماً» ای علیماً بانتصارکم و غلبتکم علیهم باذن الله، و حکیماً فی نهیکم عن الوهن و التّوانی فی هذا الطریق.
در روزهائی که شدت یافتن ظلم و قساوت دشمن صهیونیست در غزه، دلبستگان به مسألهی فلسطین را غمگین و خشمگین ساخته، لازم میدانم بار دیگر بر مواضع همیشگی جمهوری اسلامی در این مسألهی مهم که در صدر مسائل امت اسلامی است تأکید کنم. بیشک مبارزه و مقاومت تنها راه نجات فلسطین مظلوم و تنها نسخهی شفابخش جراحات وارد بر پیکر آن ملت شجاع و سرافراز است. جنابعالی در نامهی محبتآمیز خود برخی از چالشهای بزرگ امت اسلامی را مطرح کرده و به خیانت و نفاق برخی از کشورهای عرب این منطقه و نقشههای خباثتآمیز آنان در تبعیت از شیطان بزرگ (آمریکا) اشاره نموده و نیز از مجاهدان فلسطینی بهعنوان مبارزان خط مقدم در برابر فشار و ظلم و جنایت دشمن یاد کردهاید. آنچه در این باره نوشتهاید حقیقت محض و مورد تأیید ما است. ما خود را موظف به حمایت از شما از هر نوع آن میدانیم.
حال سؤال آن است که چرا رهبر انقلاب بر نهجالبلاغهخوانی اصرار دارند و همواره خواندن آن را (در کنار انس با قرآن) مخصوصا به جوانان توصیه میکنند؟ برای پاسخ به این سؤال میتوان دلایل مختلفی ذکر کرد که سه دلیل آن به شرح زیر است:
اول آنکه نهجالبلاغه، “کتاب زندگی اجتماعی” ماست: «نهجالبلاغه در مجموع درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست… ما امروز در همان شرائط قرار داریم، شرائط کنونی جامعهی اسلامی همان شرائط است… امروز شرائطی مشابه شرائط دوران حکومت امیرالمؤمنین است، پس روزگار نهجالبلاغه است. امروز میشود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به واقعیتهای جامعه و واقعیتهای جهان نگاه کرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج آنها را پیدا کرد. لذاست که به نظر ما امروز از همیشه به نهجالبلاغه ما محتاجتریم.»(۱۳۶۳/۰۱/۲۶)
دوم آنکه نهجالبلاغه، “کتاب نظام سیاسی” ماست: «نهجالبلاغه کتاب تدوینشدهی انقلاب اسلامی است و آئیننامهی این انقلاب میتوان به حسابش آورد.»(۱۳۵۹/۰۲/۱۳)
سوم هم آنکه، اگر بپذیریم نقطهی آغازین “انحراف” یا “سقوط” انسانها، از انحراف یا التقاط فکری و معرفتی آنان سرچشمه میگیرد، نهجالبلاغه، “نظام باورها” و “ریشههای فکری” انسان را ترمیم و تصحیح میکند. چندماه پیش، در حاشیهی یکی از دیدارهای رهبر انقلاب با اهالی فرهنگ و هنر، ایشان در پاسخ به سؤال یکی از حضار که “چه کتابی بخوانیم که با توجه به راهبرد ائمه بتوانیم در تشخیص اولویتها دچار انحراف نشویم"، چنین فرمودند: «کتابی که - به قول شما- راهبرد ائمه را در هدایت مردم معین کرده باشد… من الان به ذهنم نمیرسد، منتها اگر شما میخواهید در این - باصطلاح- اولویتشناسی و اولویتیابی عمق پیدا کنید؛ با نهجالبلاغه اُنس پیدا کنید، نهجالبلاغه خیلی خوب است.
الان واقعاً بنده بهعنوان مسئولی که در این جایگاه قرار دارم یکی از مشکلات اساسی خود من - من دارم واقعاً مشکل خودم را میگویم- در زمینهی بسیاری از این کارها ذهن [مسئولانی است که] مخاطبینم هستند یعنی آنهایی که با من همکارند که من از اینها میخواهم که مثلاً شما تولید ملی را پیش ببرید یا اقتصاد مقامتی را مثلاً فرض کنید که چه بکنید؛ من مشکل با ذهن اینها دارم. ببینید، اینکه ما میگوییم که به توان ملی، توان داخلی، آن اقتدار حقیقی داخلی تکیه کنید نه به بیرون و خب همه هم میگویند بله، منتها عمل نمیشود، چرا؟ چون مشکل ذهنی وجود دارد یعنی باور نیست. نهج البلاغه خیلی راه باز میکند برای ما و خوشبختانه ترجمههای خوبی هم از نهجالبلاغه شده که میتوانید پیدا کنید. [آن را] با این نگاه بخوانید، با این نگاه که - به قول شما - اولویتها را بتوانید از آن دربیاورید. نهجالبلاغه خیلی خوب است، هم خطبهها خیلی خوب است و هم آن حکمتها خیلی خوب است، در نامهها هم خیلی چیزهای خوب هست. آدم دقیقاً در زمینهی باورها که من گفتم اولویت را پیدا کند، سعی کنید روی ذهنها اثر بگذارید، روی باورها اثر بگذارید.»
باری، فرصت سهماههی “بهار معنویت” (ماه رجب و شعبان و رمضان) فرصت مناسبی است برای جوانان مؤمن و انقلابی، که از آن استفاده کرده و خواندن نهجالبلاغه را در دستور کار قرار دهند. نهجالبلاغه، ریشهی باورهای انسان مؤمن و انقلابی است و جوانی که قرار است کار انقلاب را به پیش برد و فردای ایران را بسازد، چارهای ندارد جز آنکه ریشهی باورهای خود را هرچه بیشتر مستحکم کند، وگرنه در تندبادهای حوادث، خواهد لرزید، چنانکه در تاریخ اسلام و انقلاب برخی از دنیاطلبان لرزیدند.