یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
[سوره الأعراف (7): آيه 128]
قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (128)
موسى به قوم خود گفت: از خداوند يارى بجوييد و صبر و مقاومت كنيد، زيرا زمين از آنِ خداوند است كه آن را به هر يك از بندگانش كه بخواهد به ارث مىگذارد و فرجام (نيك) از آنِ پرهيزكاران است.
نكته ها:
در اين آيه دو فرمان همراه با دو بشارت مطرح است: فرمان به استعانت و صبر، بشارت به وراثت زمين و پايان نيك براى مومنان انقلابی.
پيامها:
1- امام جامعه، در مواقع حسّاس،باید مومنان انقلابی را دلدارى دهد. «قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ …» حضرت موسى نابودى فرعونيان و تسلّط مؤمنان بر آنان را به يارانش مژده داد.
2- از عوامل پيروزى و بيمه شدن در برابر تهديدها، استمدادمومنان انقلابی از خدا و مقاومت و خسته نشدن در سختیها است. «اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا» (هم از او كمك بگيريم و هم خود صبر كنيم.)
3- نابودى مستکبران عالم و جانشينى مؤمنانِ انقلابی خستگی ناپذیر، با اراده و مشيّت خداوند حتمى است. «يُورِثُها مَنْ يَشاءُ»
4- استعانت از خداوند و صبورى، نشانه تقوا و پرهيزكارى است. «اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا» … «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
5- مومنان انقلابی، هم در دنيا پايان نيك دارند، «يُورِثُها مَنْ يَشاءُ» و هم در آخرت، برندگان اصلىاند. «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
نتیجه:
خداوند به مومنان انقلابی فقط وعده آخرت نداده کرار یادآوری کرده است که پاداش شما را در دنیا و در آخرت می دهم
فََاتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الاَْخِرَةِ(آل عمران 148)
إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ (51/غافر)
يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَة(ابراهیم/27)
یک مقدار خودمان را تکان بدهیم تا خداوند ما را تکان نداده …
کاش همه بکار ببندیم!!
اذا زلزلت الارض زلزالها …
از حضرت زهرا سلامالله علیها نقل کردند که در دوره ابوبکر و زمان خانهنشینی امیر مؤمنان زلزلهای شدید و مستمر مردم را هراسان و ترسان به ابوبکر و عمر پناهنده کرد.
ولی آنان را هم دیدند که با فزع به علی علیهالسلام پناه بردهاند، پس مردم نیز به دنبال ابوبکر و عمر به درگاه علی علیهالسلام و منزلش رفتند.
? امام علی علیهالسلام درحالیکه غم و نگرانیای نداشت از منزل خارج شد و بهسوی بلندایی رفت و آنجا نشست و مردم و ابوبکر و عمر نیز اطرافش نشستند، درحالیکه هراسان به دیوارهای مدینه مینگریستند که از زلزله به جلو و عقب میرود.
? پس امیر مؤمنان علی علیهالسلام به آنان گفت: گویا از چیزی که میبینید ترسان و وحشت زدهاید؟! گفتند: چرا وحشت زده نباشیم، مثل این را تاکنون ندیدهایم.
حضرت زهرا سلامالله علیها فرمود: پس امیر مؤمنان لبانش را تکان داد و سپس دستش را روی زمین زد و فرمود: فَحَرَّک شَفَتَیهِ ثُمَّ ضَرَبَ الْأَرْضَ بِیدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَک اسْکنِی فَسَکنَتْ
تو را چه شده است؟! ساکن شو و بایست، و زمین از زلزله ایستاد!
پس مردم تعجبشان از توقف زلزله بیشتر از خود زلزله برانگیخته شد.
امیر مؤمنان به آنان گفت: تحقیقاً شما از کار من تعجب کردید. گفتند: بله.
امیر مؤمنان علیهالسلام فرمود:
أنَا الرَّجُلُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زلزالها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها فَأَنَا الْإِنْسَانُ الَّذِی یقُولُ لَهَا مَا لَک یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها إِیای تُحَدِّثُ.
من همان کسی هستم که خدا میفرماید: «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زلزالها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها» پس من همان انسان هستم که به زمین میگوید: تو را در این روزگار چه میشود؟! و زمین خبرهایش را بازگو کند و فقط برای من بازگو کند.
بحار الأنوار، ج ۴۱، ص ۲۵۴
حضرت آیتالله محمدباقر تحریری:
انسان به هر نعمتی که میرسد باید حمد الهی کند و تا حمد الهی نکند، نتوانسته از نعمت الهی استفاده کند و این مرتبهای از معرفت خاص توحیدی است که اگر انسان بخواهد به کمال واقعی برسد، باید به مقام حمد برسد.
انسان باید یک اعمال صالح مستمری برای خود داشته باشد؛ اول التزام به واجبات و ترک محرّمات و سپس اعمال صالح مستحبی. مستحبات به خاطر این است که اگر واجبات نقصهایی داشتند و نگذاشتند تأثیر در روح، مستحبات آنها را ترمیم کنند.
?مؤمنینی که ولایتمدارند و به ولیّ خود وفادارند، اما رکن دوم ولایتمداری-که ارتباط بین ولایتمداران است- را بلد نیستند، به سعادت نخواهند رسید؛ و این عیب بزرگ ماست که کارِ تشکیلاتی بلد نیستیم درحالیکه نیمی از ولایتمداری، ارتباط تشکیلاتی ما با سایر ولایتمداران است.
?تشکل در هیئت، اصیلترین تشکل شیعی است که در انقلاب ما هم نقش اول را داشت. این تشکل، فراتر از یک انتخابات درونگروهی، به یک انتخابات برآمده از «عمل»؛ نه برآمده از رأی-که دچار فریب شود- وابسته است. هیچکدام از بچههای یک هیأت، اداری و رفع تکلیفی کار نمیکنند؛ این همان تشکل ولایی است.
?متاسفانه در نظام مقدسِ ما بنا بود تمام نهادها در درون خود، خمیرمایۀ چنین تشکلی را داشته باشند که ندارند. گاهی اوقات میبینید که #بسیج هم از چنین شکلیافتگی درونی، خالی میشود و از #تشکل فاصله میگیرد و به یک #اداره تبدیل میشود که همهچیز باید از بالا بهصورت آییننامه به پایین منتقل شود! البته #بسیج یک بُعد نظامی دارد که لازم است فرمان از بالا بیاید ولی الان که بسیج کار نظامی نمیکند، باید بُعد تشکلی خودش را تقویت کند.
بیت رهبری اربعین
سخنرانی در محضر رهبر معظم انقلاب - 95.8.30
حجت_الاسلام_پناهیان