یک جرعه باشهید
هدف که مشخص باشد،
دشمن که شناسایی شده باشد
دیگر مشکلی نیست و باید هدفگیری کرد
یک روز با سلاح نظامی…
روز دیگر با سلاح فرهنگی….
شهید محمودرضا بیضایی
آنچه از رفتارهای ترامپ در مدت گذشته شاهد بودیم رفتار یک فرد دیوانه و نابخرد نیست ؛ بلکه او بدنبال یک بازی هدفمند و کاملا برنامه ریزی شده است . استراتژی رئیس جمهور یانکی ها را اینگونه می توان تحلیل کرد :
آقای ترامپ یا بهتر است بگوئیم استراتژیست های آمریکا ، معتقدند که فشارهای زیاد و تحریم های مضاعف باعث می شود که ریسک سرمایه گذاری در ایران بالا رود و اقتصاد ایران با چالش جدی مواجه شود . این امر دو نتیجه ی احتمالی دارد :
۱ _ یا منجر به آمدن ایران به پای میز مذاکره و برجام ۱ و ۲ و ۳ و …. می شود
۲ _ یا آنقدر فشارها زیاد می شود که منجر به فشار بر مردم و “شورش پابرهنگان” می گردد . اعتراضات هفته های ِ قبل در این ذهنیت موثر است
راهکار هم این است که از اروپا و آمریکا دل بکنیم و کار بکنیم
ربیعی
خواص طبی سجده
ﺳﺠﺪﻩ ﺳﺘﻮﻥ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭﺩﻫﺎﻱﺳﻴﺎﺗﻴﮏ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﺳﺠﺪﻩ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻳﺒﻮﺳﺖ ﻭﺳﻮﺀ ﻫﺎﺿﻤﻪ , ﭘﺮﺩﻩ ﺩﻳﺎﻓﺮﺍﮔﻢ ﺭﺍ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻓﻊ ﻣﻮﺍﺩ ﺯﺍﻳﺪﺑﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﮑﻤﻲ ﮐﻤﮏ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﺳﺠﺪﻩ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﻳﻦﺍﻣﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﻏﺪﺩ ﺑﺎﻋﺚ ﺣﻔﻆ ﺷﺎﺩﺍﺑﻲ , ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻭ ﻃﺮﺍﻭﺕﭘﻮﺳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .
ﺣﺎﻻﺕ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎﻋﺚﮐﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﻋﺼﺎﺑﻴﮑﻪ ﻗﺴﻤﺘﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻐﺰ ﻭﺻﻞﻣﻲ ﮐﻨﺪ,ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﮏ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻌﺎﺩﻟﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻼﻣﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺎﺋﺰ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺍﺳﺖﺳﺠﺪﻩ ﺑﺎﻋﺚ ﺁﺳﻮﺩﮔﻲ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭ ﻓﺮﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ را کاهش میدهد
ترس وفرار دشمنان از دست مومنان انقلابی در سایه ایمان ؛ وحدت وامر به معروف ونهی ازمنکر است
[سوره آلعمران (3): آيه 111]
لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذىً وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ (111)
آنها (اهل كتاب) جز آزارى اندك، هرگز به شما زيانى نخواهند رسانيد و اگر با شما بجنگند، به شما پشت كرده و بگريزند، آن گاه هيچ يارى نشوند.
نكته ها:
اين آيه، بشارت و تسلّى براى مسلمانان است كه شما در سايهى ايمان، وحدت و امر به معروف بيمه مىشويد. از تهديدات دشمن نترسيد كه پيروزى با شماست و دشمن خوار و زبون است.
«كُنتُمْ خَيرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِالله»110
پيامها:
1- مومنین را باید روحیه داد. «لَنْ يَضُرُّوكُمْ»
2- مسلمانان، در سايهى ايمان بيمه هستند. «لَنْ يَضُرُّوكُمْ»
3- مخالفين شما براى نابودى شما تلاش مىكنند، لكن تنها به گوشهاى از اهداف ايذايى خود مىرسند. «إِلَّا أَذىً»
4- كسى كه ايمان ندارد، روحيّهى مقاومت ندارد. «يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ»
5- قرآن، فرار و ضعف اهل كتاب در برابر مسلمانان را پيشگويى مىكند. «إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ»
6- كسانى پيروز مىشوند و دشمن را فرارى مىدهند كه در ايمان و امر به معروف ثابت قدم باشند. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ»، «وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ»
دیدار شرکتکنندگان در کنفرانس اتحادیه بین المجالس سازمان همکاری اسلامی با رهبر انقلاب 26/10/96
نباید تصور شود که مقابله با رژیم صهیونیستی فایده ای ندارد بلکه به اذن و لطف خداوند، مجاهدت ها در مقابل رژیم صهیونیستی به نتیجه خواهد رسید.
صهیونیستها، روزی شعار «از نیل تا فرات» را می دادند اما اکنون برای محافظت از خود مجبور به دیوارکشی شده اند.
بدون تردید فلسطین یک مجموعه و تاریخ «از بحر تا نهر» است و قدس نیز پایتخت آن است و امکان هیچ خدشه ای بر این حقیقت، وجود ندارد.
کرامتی از آیت الله کشمیری (ره)
در شرح حال ایشان کرامات و فضایل زیادی نقل کرده اند که ذکر آن ها باعث اطناب است برای مثال یک نمونه از آن ها را از قول عارف کامل آقای سید علی قاضی (ره) نقل می کنیم:
مرحوم قاضى(رحمة الله علیه) نقل فرمود:
« روزى در محضر آقاى حاج سیّد مرتضى كشمیرى (رحمة الله علیه) براى زیارت مرقد مطهّر حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) از نجف اشرف به كربلاى معلّى رفتیم و بدواً [ = در ابتدا]در حجرهاى كه در مدرسه بازار بینالحرمین بود وارد شدیم.
این حجره منتهى الیه پلههایى بود كه باید طى شود. مرحوم حاج سیّد مرتضى از جلو و من از عقب سر ایشان حركت كردم. چون پلهها به پایان رسید و نظر بر در حجره نمودیم، دیدیم كه مقفّل [= قفل شده ] است. مرحوم كشمیرى نظرى به من نموده و گفتند: مىگویند هر كس نام مادر حضرت موسى را بر قفل بسته بخواند باز مىشود. مادر من از مادر حضرت موسى كمتر نیست و دست به قفل بردند و گفتند: یا فاطمة! و قفل باز را در مقابل ما گذاردند و ما وارد حجره شدیم.»
( آیت الحق، ص 105 ؛ به نقل از مخطوطات علّامه سیّد محمد حسین حسینى طهرانى (رحمهالله) . منبع: مجله خلق،شماره 1)
هرچه اصرار کردیم برود، فایده نداشت!
پست بعد از نگهبانی من، ناصری بود. پست که تمام شد، رفتم سراغش. پتو را کشیده بود روی سرش. تکانش دادم وگفتم: « بلند شو. نوبتته، باید بری سر پستت.» بلند شد و رفت من هم خوابیدم. هنوز کامل خوابم نبرده بود که صدای ناصری بیدارم کرد. بالای سرم بود. گفت:« الآن کی سر پسته؟» گفتم:« مگه تو نرفتی؟» گفت:« نه، من که همین الآن از خواب بیدار شدم. کی رو فرستادی جای من؟» با ناصری رفتیم سر پست نگهبانی، با کمال تعجب فرمانده لشگر مهدی زین الدین را دیدم که اسلحه انداخته روی دوشش و آن جا ایستاده و مشغول ذکر گفتن با تسبیح است. هرچه اصرار کردیم برود و ناصری جایش پست بدهد فایده نداشت. گفت:« شما بروید بخوابید، من این جا کار دارم. هم پست می دهم، هم کارم رو می کنم». ماند و تا صبح پست داد.
[راوی: حسین رجب زاده، از همرزمان سردار شهید مهدی زین الدین ، کتاب یاران ناب ، ج9، ص33 ]