[سوره آل عمران (3): آيه 28]
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (28)
نبايد اهل ايمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزينند و هر كس چنين كند نزد خدا هيچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقيّه كنيد (و به خاطر هدفهاى مهمتر، موقّتاً با آنها مدارا كنيد) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مىدهد و بازگشت (شما) به سوى خداوند است.
نكته:
1- در اين آيه سيماى سياست خارجى، شيوهى برخورد با كفّار، شرايط تقيّه و جلوگيرى از سوء استفاده از تقيّه بيان شده است.
پيامها:
1- پذيرش ولايت كفّار از سوى مؤمنان انقلابی ، ممنوع است. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
2- در جامعه اسلامى، ايمان شرط اصلى مديريّت و سرپرستى است. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
3- ارتباط سياسى نبايد مُنجرّ به سلطه پذيرى يا پيوند قلبى با كفّار شود. «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
4- ارتباط يا قطع رابطه بايد بر اساس فكر و عقيده باشد، نه بر اساس پيوندهاى فاميلى، قومى و نژادى. «الْمُؤْمِنِينَ»، «الْكافِرِينَ»
5- هر كس به سراغ كفّار برود، خداوند او را به حال خود رها و از امدادهاى غيبى خود محروم مىسازد. «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ»
6- ارتباط ظاهرى با كفّار براى رسيدن به اهداف والاتر، در مواردى جايز است.«إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً»
7- تقيّه، براى حفظ دين و نظام اسلامی است. مبادا به بهانهى تقيّه، جذب كفّار شويد و از نام تقيّه سوء استفاده كنيد. «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»
8- در مواردى كه اصل دين و نظام اسلامی در خطر باشد، بايد همه چيز را فدا كرد و فقط بايد از خدا ترسيد. «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»
9- مبادا بخاطر كاميابى و رفاه چند روز دنيا، سلطهى كفّار را بپذيريد كه بازگشت همهى شما به سوى اوست. «وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ»
[سوره العنكبوت (29): آيه 69]
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)
و كسانى كه در راه ما (تلاش و) جهاد كردند، راههاى (قرب به) خود را به آنان نشان خواهيم داد و همانا خداوند با نيكوكاران است.
پيامها:
1- براى رسيدن به هدايت ويژهى الهى، تلاش لازم است و بايد گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهَدُوا … لَنَهْدِيَنَّهُمْ»، گاهى، يك گام و يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدى راى به دنبال دارد. ( «جاهَدُوا» به صورت ماضى و «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» به صورت مضارع و مستمرّ آمده است.)
2- در مديريّت و رهبرى، لازم نيست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همين كه گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدايتهاى غيبى مىآيد.«جاهَدُوا … لَنَهْدِيَنَّهُمْ»
3- آنچه به تلاشها ارزش مىدهد، خلوص است. «فِينا»
4- راههاى وصول به قرب الهى، محدوديّتى ندارد. «سُبُلَنا»
5- یکی از نشانهى نيكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهَدُوا فِينا … لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
6- همراه بودن خداى بی نهایت با بندهاى ضعيف، يعنى رسيدن انسان به بی نهایت(بینهایت= 1+ بی نهایت).
«إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
✳️✳️بیانات امام خامنه ای در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۶/۱۲/۲۴
خب، حالا ما میخواهیم این معیّت را برای خودمان تأمین کنیم؛ راهش چیست؟ مهم این است. این معیّت وجود دارد، امّا شرط دارد؛ برای همه نیست. در قرآن چند شرط گذاشته است برای این معیّت. در آخر سورهی نحل [میفرماید]: اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَالَّذینَ هُم مُحسِنون؛ تقوا. «اِنَّ اللهَ مَعَ الصّبِرین» و «وَ اللهُ مَعَ الصّبِرین» و «اَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقین» و «اَنَّ اللهَ مَعَ المُؤمِنین» و «وَ اِنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنین» در چند جای قرآن تکرار شده. ما وظیفهمان را از اینجا بفهمیم؛ من این را میخواهم عرض بکنم. هم دولت اسلامی ؛ هم علما، وظیفهشان این است که تربیت ایمانی کنند این ملّت را؛ تربیت تقوائی کنند این ملّت را؛ تربیت صبر، تربیت احسان بین مردم و بین مؤمنین؛ ما باید مردم را اینجوری تربیت کنیم.
سوره 47. محمد آيه 35
«فَلَا تَهِنُواْ وَتَدْعُواْ إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ »
پس سستى نورزید، تا به سازش دعوت كنید، با اینكه شما برترید و خداوند با شماست و هرگز چیزى از (پاداش) اعمالتان را كم نمىكند.
نکته ها
1- جمله «یَتِرَكم» از «وتر» به معناى واحد وتنها است .
2- مراد از معیّت و همراهى خداوند با مؤمنان «و اللّه معكم»، معیّت عمومى خداوند، كه فرموده است: «هو معكم این ما كنتم» نیست، بلكه معیّت خاص است كه در اینجا به معناى عزّت و نصرت و هدایت ویژه الهى نسبت به مجاهدان راه اوست. چنانكه در آیات دیگر نیز به این همراهى خاص اشاره شده است: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنهَْدِيَنهَّمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِين»
پيام ها
1- جبهه مومنان مجاهد ومبارز، نباید به خود سستى راه دهد. «یا أیّها الّذین آمنوا… فلاتهنوا»
2- صلابت و استحكام جبهه مومنان انقلابی، شرط اساسى پیروزى است. «فلاتهنوا…»
3- پیشنهاد صلح و سازش،نباید از جانب جبههمومنان انقلابی مطرح شود. «فلاتهنوا و تدعوا الى السلم» (ولى اگر دشمنان پیشنهاد دادند و به مصلحت بود پذیرفته مىشود. «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها»)
4- باید دائما به جبهه مومنان انقلابی روحیه داد و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهید. «و أنتم الاعلون واللّه معكم»
5- 5 - امدادهاى الهى همواره با مؤمنان مجاهد است. «واللّه معكم»
6- خداوند،مومنان مجاهد را تنها نمی گزارد. «و لن یتركم أعمالكم»
بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۶/۱۲/۲۴
وقتی خدا با یک جبههای باشد، این جبهه قطعاً و بلاشک پیروز است. حالا مثلاً ملاحظه کنید در سختترین جاها خدای متعال این معیّت را به رخ اولیای خودش کشانده؛ فرض بفرماید آنجایی که حضرت موسی میگوید: وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ، در اوّل قضیّه خداوند میفرماید: قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ؛ من با شما هستم، از چهکسی میترسید؟ این در سورهی شعرا بود؛ یا در آیهی دیگر که موسی و هارون میگویند: إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَنْ یَطْغَى، فرعون این کار را بکند، خداوند میفرماید: قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى؛ ببینید چقدر این خوب است! من با شما هستم، میبینم، میشنوم، حواسم جمع است، مواظبتان هستم. یا در سورهی مبارکهی محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ؛ یعنی این معیّت خدای عزّوجل با مؤمنین، با پیامبران، با همراهان و اصحاب پیامبران، یک چیزی است که خدای متعال مکرّر در قرآن آن را به رخ کشیده.
[سوره التوبة (9): آيه 8]
كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ (8)
چگونه (مىتوان با آنان پيمانى داشت) در حالى كه اگر بر شما دست يابند، هيچ خويشاوندى و پيمانى را دربارهى شما مراعات نمىكنند. شما را با زبانِ (نرم) خويش راضى مىكنند، ولى دلهايشان پذيرا نيست و بيشترشان فاسق و (پيمان شكن) اند.
نكته ها:
1- «ذِمَّةً»، به معناى عهد و پيمانى است كه وفاى به آن لازم است و اگر نقض شود، مردم، عهدشكن را مذمت مىكنند.
پيام ها:
1- عمق كينهى دشمن را هنگام قدرتش بايد شناسايى كرد، نه هنگام ضعف او. «إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ»
2- سكوت و سادهانديشى دربارهى دشمنى كه اگر چيره شود مراعات هيچ مسألهاى را نمىكند، گناه است. «لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»
3- مشركان، نه مراعات مسائل عاطفى و همسايگى را مىكنند، نه به پيمانها و تعهّدات احترام مىگذارند. «إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»
4- ظاهرسازى و بازىهاى سياسى و تبليغاتى دشمنان، ما را فريب ندهد. «يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ»
5- پيمان شكنى، نفاق، تظاهر و سياستبازى، فسق است. «تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ»
6- اصل بر فاسق بودن مشرکان و کفار است اگر کسی بگوید مودب است؛ برای مودب بودن؛ باید دلیل بیاورد اما قضاوت در باره مومن ؛ اصل بر پاکی مومن است اگر فاسق بودن را به مومنی نسبت بدهی باید دلیل بیاوری . «أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (در نسبت دادنها، انصاف داشته باشيم)
برداشت:
براساس مبانی قرآنی در معاهدات بین المللی باکفار و مشرکین اصل بر پیمان شکنی آنهاست برای وفاداری آنها باید دلیل محک ومستند آورد
تفسیر المیزان:
مشرکین هیچگونه میثاقی را که حفظش از واجبات است نسبت به مؤمنین رعایت نمیکنند، چه آن میثاقهایی که اساسش اصول تکوینی و واقعی است مانند خویشاوندی و چه میثاقهایی که اساسش قرارداد ومعاهدات باشد، مانند عهد وپیمان
[سوره الحج (22): آيه11]
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ (11)
و از (ميان) مردم، كسى است كه خداوند را تنها با زبان مىپرستد، پس اگر خيرى به او برسد، به آن اطمينان يابد، و اگر مصيبت و آزمايشى به او رسد، دگرگون شود در دنيا و آخرت زيانكار است، اين همان زيان آشكار است.
پيامها:
1- ايمان انقلابی نماها موسمى و سطحى است و حوادث تلخ و شيرين آن را تغيير مىدهد. وَ مِنَ النَّاسِ …
2- انقلابی نماها دین را برای نان می خواهند« فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ …»
3- هر مومن انقلابی در معرض هجوم حوادث تلخ و شيرين است. «أَصابَهُ … أَصابَتْهُ»
4- فقر و ناملايمات وسائل آزمايش مومنان انقلابی است.« أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ»
5- ارتداد و بازگشت از راه انقلاب، قهر شديد الهى و عذاب دوزخ را بهدنبال دارد.« انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَة»
المیزان:
این آیه گروه دیگری از اقسام مردم بی ایمان و غیرصالح را برمی شمارد که ایشان خدا را بر یک جانب و فرض واحد می پرستند و آن فرض آن است که پرستش خدا برایشان خیر دنیوی داشته باشد که لازمه این قسم پرستش آن است که دین در استخدام دنیا قرار بگیرد. این چنین فردی اگر خیر دنیوی به او برسد، پرستش خدا را استمرار می دهد و به آن دل می بندد و اطمینان می یابد، اما اگر دچار فتنه و امتحان شود یعنی رنج و سختی به اوبرسد روی گردانده از دین مرتد می شود و دین را شوم می پندارد و یا به امید نجات از آن فتنه و مهلکه دست از دین می کشد، خداوند می فرماید این افراد سرگردان که تکیه گاه محکمی ندارند، به جهت وقوع در محنت و مهلکه در دنیا زیانکارند، و به جهت روی گرداندن از خداو دین و ارتداد و کفر، در آخرت زیانکار خواهند بود و این خسارتی آشکار است که نه در دنیا به خیر رسیده اند و نه در آخرت ، و نهایت کارشان جهنم خواهد بود
امام خامنه ای:
انقلابینماها سعی میکنند با ایجاد شایعه، شبهه، سیاهنمایی و لجنپراکنی، در دل مردم و جامعه، “ناامیدی” به وجود آورده و نسبت به راهی که انتخاب کردهاند، تشویش ایجاد کنند. این جریان را باید شناخت و نسبت به حربههای آنان آگاه بود. هرچند که «مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی خیال کند که در مردم تأثیر میگذارد؛ نه، مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را.»(۱۳۹۶/۱۰/۰۶)
نظریه:
امروز باید از احمدی نژاد پرسید کدام سقوط روحی باعث شده با ادبیاتی منافقانه با رهبر انقلاب و جریان حزب اللهی رو به رو شود؛ ادای خیر خواهی دربیاورد و هیزم کش دون پایه ضد انقلاب شود.
دفاع مظلومانه مدافعان حرم را در برخی محافل زیر سوال ببرد اما در یادواره شهدای مدافع حرم، خود را حامی راه و مرام آنان نشان بدهد؟«خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ»